مازیار رادمنش - قربانعلي دري نجفآبادي دادستان كل كشور با خبرگزاري مهر درباره مطبوعات گفتگو کرد. دري نجف آبادي با تاكيد بر اينكه ترحم بر نشريه اي كه با مجموعه نظام هماهنگ نيست و حدود قانون و مطبوعات را رعايت نميكند، مشروع، قانوني و به مصلحت نيست، اعلام کرد که در دوران اصلاحات مجوز مطبوعات بصورت کارتني صادر شده و از اين کار انتقاد كرد. وي گفت: ما دلمان نميخواهد مطبوعهاي متوقف شود، اما زماني كه از چهار هزار مجوز داده شده به مطبوعات ده نشريه متوقف ميشود، در دنيا سر و صدا ميشود، اما نميگويند كه چهار هزار مجوز نشريه اعطا شده و فقط به بسته شدن تعدادي از مطبوعات ميپردازند. دري نجف آبادي، وزير اسبق اطلاعات گفت: "زماني كه بنده وزير اطلاعات بودم عدهاي ميآمدند و كارتني به مطبوعات مجوز ميدادند." وي گفت: "مرز انتقاد، توهين، تحقير، تخريب، وابستگي به بيگانگان و انفعال نسبت به دشمنان جداست."
دري نجف آبادي کيست؟
قربانعلي دري نجفآبادي در سال 1324 در نجفآباد چشم به جهان گشود. وي دوران ابتدايي و سال اول دبيرستان را در مدارس معمول آن روزگار به تحصيل گذراند، اما به علت علاقه وافر به علوم ديني در سال 1338 تحصيلات خود را در حوزه علميه نجفآباد پي گرفت. حوزه علميه کوچکي که در آن مي توانست با مقدمات زبان عربي و دروس اوليه آشنا شود، اما تحصيل در نجف آباد دو سال بيشتر طول نکشيد و وي در سن 16 سالگي در سال 1340 به شوق آموختن بيشتر به قم رفت. دري نجف آبادي جوان در قم با طلاب جواني مانند بهشتي و آيتالله رباني شيرازي آشنا شد و طولي نکشيد که در اثر اين آشنايي در اواخر سال 1340 به عنوان يکي از مقلدين آيت الله خميني که در آن روزها نامش در قم بر سر زبانها بود، درآمد و طبعا مانند باقي شاگردان آيت الله خميني به فعاليت سياسي عليه حکومت پهلوي پرداخت. اگرچه طلبه جواني که تازه از نجف آباد آمده بود و در سن 18 سالگي شاهد واقعه خرداد 1342 شده بود، به سياست و نحوه برخورد آيت الله خميني که پس از سال 42 تبعيد شد و از ايران به عراق رفت، دل بسته بود، اما اين دلبستگي باعث نشد که از مسير سنتي تحصيل حوزه عقب بماند. وي پس از تبعيد آيت الله خميني در درسهاي خارج و فقه و اصول آيتالله گلپايگاني و آيتالله محقق داماد شركت كرد و از سال 1348 به مباحثه دروسي مانند جواهر و كفايه فقه و اصول و اسفار پرداخت. دري نجف آبادي در آن سالها نزد استاداني مانند آيتالله حائري يزدي، علامه طباطبايي، آيتالله مرتضي مطهري، آيتالله جوادي آملي، آيتالله حسنزاده آملي درس خواند و شاگردي آنان را کرد.
وي همچنين پس از مدتي که از تحصيلاتش مي گذشت، مانند بسياري از طلاب از همان قبل از انقلاب به تدريس دروسي همچون سطح، منظومه و تفسير قرآن پرداخت. در همين دوره، برخي روحانيون به مطالعاتي در حوزه هاي موضوعي مانند اقتصاد و سياست و حقوق و تاريخ پرداختند. دري نجف آبادي نيز بطور خاص مانند برخي ديگر از روحانيون به مطالعه در حوزه اقتصاد و اقتصاد اسلامي پرداخت. همين موضوع باعث شد تا سالها بعد نيز به عنوان يک روحاني کارشناس در مسائل اقتصادي شناخته شود. وي با تأسيس دانشگاه امام صادق به تدريس آيات و احكام اقتصادي و اقتصاد اسلامي در اين دانشگاه پرداخت و در كنار تدريس مكاتب، دروس مختلفي را در دانشگاه تربيت مدرس، مدرسه عالي شهيد مطهري و مدارس علميه ديگر تدريس ميكرد.
دري نجف آبادي کيست؟
قربانعلي دري نجفآبادي در سال 1324 در نجفآباد چشم به جهان گشود. وي دوران ابتدايي و سال اول دبيرستان را در مدارس معمول آن روزگار به تحصيل گذراند، اما به علت علاقه وافر به علوم ديني در سال 1338 تحصيلات خود را در حوزه علميه نجفآباد پي گرفت. حوزه علميه کوچکي که در آن مي توانست با مقدمات زبان عربي و دروس اوليه آشنا شود، اما تحصيل در نجف آباد دو سال بيشتر طول نکشيد و وي در سن 16 سالگي در سال 1340 به شوق آموختن بيشتر به قم رفت. دري نجف آبادي جوان در قم با طلاب جواني مانند بهشتي و آيتالله رباني شيرازي آشنا شد و طولي نکشيد که در اثر اين آشنايي در اواخر سال 1340 به عنوان يکي از مقلدين آيت الله خميني که در آن روزها نامش در قم بر سر زبانها بود، درآمد و طبعا مانند باقي شاگردان آيت الله خميني به فعاليت سياسي عليه حکومت پهلوي پرداخت. اگرچه طلبه جواني که تازه از نجف آباد آمده بود و در سن 18 سالگي شاهد واقعه خرداد 1342 شده بود، به سياست و نحوه برخورد آيت الله خميني که پس از سال 42 تبعيد شد و از ايران به عراق رفت، دل بسته بود، اما اين دلبستگي باعث نشد که از مسير سنتي تحصيل حوزه عقب بماند. وي پس از تبعيد آيت الله خميني در درسهاي خارج و فقه و اصول آيتالله گلپايگاني و آيتالله محقق داماد شركت كرد و از سال 1348 به مباحثه دروسي مانند جواهر و كفايه فقه و اصول و اسفار پرداخت. دري نجف آبادي در آن سالها نزد استاداني مانند آيتالله حائري يزدي، علامه طباطبايي، آيتالله مرتضي مطهري، آيتالله جوادي آملي، آيتالله حسنزاده آملي درس خواند و شاگردي آنان را کرد.
وي همچنين پس از مدتي که از تحصيلاتش مي گذشت، مانند بسياري از طلاب از همان قبل از انقلاب به تدريس دروسي همچون سطح، منظومه و تفسير قرآن پرداخت. در همين دوره، برخي روحانيون به مطالعاتي در حوزه هاي موضوعي مانند اقتصاد و سياست و حقوق و تاريخ پرداختند. دري نجف آبادي نيز بطور خاص مانند برخي ديگر از روحانيون به مطالعه در حوزه اقتصاد و اقتصاد اسلامي پرداخت. همين موضوع باعث شد تا سالها بعد نيز به عنوان يک روحاني کارشناس در مسائل اقتصادي شناخته شود. وي با تأسيس دانشگاه امام صادق به تدريس آيات و احكام اقتصادي و اقتصاد اسلامي در اين دانشگاه پرداخت و در كنار تدريس مكاتب، دروس مختلفي را در دانشگاه تربيت مدرس، مدرسه عالي شهيد مطهري و مدارس علميه ديگر تدريس ميكرد.
انقلاب مي آيد و آنها را پشت ميز مي نشاند
اگرچه دري نجف آبادي سي و چند ساله هنوز جوان تر از آن بود که تحصيل حوزه را آسان بگيرد، اما تحصيل و تدريس باعث نشد که فعاليت هاي سياسي را بکلي کنار بگذارد. در کارنامه او چند بار احضار به ساواک ثبت شده است، او در جريان انقلاب مانند بسياري از روحانيون در شهرستانهاي مختلف حاضر مي شد و به سخنراني هاي انقلابي براي تهييج مردم مذهبي مي پرداخت. با نزديک شدن سالهاي 56 و 57 او نيز به سياست نزديک تر شد. وقتي آيت الله خميني پس از سالها تبعيد به ايران بازگشت و ستاد رهبري انقلاب را در جنوب تهران تشکيل داد، دري نجف آبادي نيز به عنوان يکي از اعضاي ويژه ستاد حفاظت از آيت الله نزد وي رفت. و همين کافي بود که پس از چند روز خدمت در روابط عمومي ستاد مدرسه وفا، با تأييد آيت الله خميني جهت پيگيري مسائل انقلاب عازم بندرعباس گرديد. از آن پس قربانعلي دري نجف آبادي، يکي از روحانيوني بود که هرگز موضوع خاصي در جناح بندي هاي سياسي کشور نداشت، مثل يک سرباز مراتب نزديک شدن به قدرت را طي کرد، در اثر پيشرفت زمان ميز کارش بزرگتر شد و هميشه به عنوان يک روحاني که قدرت دارد، اما انسان ساده اي است شناخته شد. او اگر چه در موقعيت هاي پيچيده و سنگيني قرار گرفت، اما معمولا کوچک تر از موقعيتي بود که در آن قرار داشت.
مشاغل پس از انقلاب
وي پس از مدتي فعاليت در بندرعباس، به اراک رفت و مسوول کميته انقلاب اسلامي اين شهر شد. پس از آن نيز به عنوان امام جمعه و نماينده امام در استان چهار محال و بختياري انتخاب شد. دري نجف آبادي در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي در سال 1359 از تهران انتخاب شد و پس از آن در مجلس دوم، چهارم و پنجم نيز جزو منتخبان وکلاي تهران بود. وي در مجلس ابتدا به عنوان رئيس کميسيون کار و امور استخدامي و سپس براي مدتي طولاني رئيس کميسيون برنامه و بودجه بود و تقريبا هميشه جزو روحانيوني بود که در حوزه بودجه کشور فعال بود. او همچنين رئيس کميسيون خاص رسيدگي به لايحه برنامه پنج ساله اقتصادي کشور را برعهده داشت. او در دوران جنگ نماينده ستاد پشتيباني جبهه و جنگ تهران بود. ساير مشاغل او تا قبل از خرداد 76 چنين است؛ مسوول مرکز جهاني علوم اسلامي قم، دبير هيئت علمي مركز جهاني منصوب از طرف رهبري، عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت از طرف رهبري، امام جمعه موقت شهر ري، مسئول مجمع مشورتي بازسازي كشور، نماينده مجلس خبرگان از استان ايلام، عضو بعثه حج امام و رهبري، معاون اقتصادي و تكنولوژي مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري، عضو كميته تنظيم بازار ارز و عضو شوراي پول و اعتبار و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام. وي در سال 1376 در حالي که نماينده مجلس پنجم بود، وزير اطلاعات کابينه خاتمي شد.
قتلهاي زنجيره اي و دري نجف آبادي
يکي از مهم ترين وقايع دوران زندگي دري نجف آبادي در سال 1377 اتفاق افتاد، يعني زماني که وي از سوي سيد محمد خاتمي رئيس جمهور اصلاح طلب به عنوان وزير اطلاعات به مجلس معرفي شد و راي اعتماد گرفت. وزارت اطلاعات در دوران دري نجف آبادي با دو قضاوت مواجه است، از يک سو تلخ ترين واقعه آن سالها يعني قتلهاي زنجيره اي در دوران دري نجف آبادي رخ داد و از سوي ديگر صحيح ترين برخورد و کم نظيرترين برخورد وزارت اطلاعات در دوران دري نجف آبادي رخ داد، وزارت اطلاعات رسما اطلاعيه داد و اعلام کرد که قتلهاي زنجيره اي توسط برخي عوامل خودسر آن وزارتخانه انجام گرفته است. اين افراد دستگير و زنداني شدند، سعيد امامي خودکشي کرد و دري نجف آبادي استعفا داد و رفت. آنچه واضح است اين که دري نجف آبادي نه به عنوان وزيري که در جريان قتلهاي زنجيره اي بود، شناخته شد و نه صدور اطلاعيه وزارت اطلاعات، ربطي به او داشت. گفته مي شود در جلسه سران کشور که با حضور خاتمي برگزار شده بود، يکي از سران کشور پيشنهاد کرد تا کساني از متهمان زنداني به اين قتلها اعتراف کنند و پاي وزارت اطلاعات به اين موضوع کشيده نشود، اما ظاهرا خاتمي اعلام کرده بود که در اين صورت استعفا خواهد داد.
عماد الدين باقي مي گويد که "سعيد امامي در دوران دري نجف آبادي مسووليت اجرايي در وزارت اطلاعات نداشت و فقط رئيس گروه مشاوران وزير اطلاعات بود." به نوشته مطبوعات اصلاح طلب، در فهرست آغازين خاتمي نام هايي چون سيد محمد موسوي خوئيني ها به چشم مي خورد که طبعا مورد پذيرش مجلس قرار نمي گرفت و خود وي نيز تمايلي به اين کار نداشت. محمد محمدي ري شهري وزير اسبق اطلاعات نيز حاضر نبود پس از فلاحيان اين وزارتخانه را تحويل بگيرد، اما حزبي که آن را هدايت مي کرد ( جمعيت دفاع از ارزشها) به رئيس جمهور جديد پيشنهاد کرد که علي رازيني، از طلاب مدرسه حقاني، را براي وزارت اطلاعات بپذيرد... هنگامي که پيشنهاد سرپرستي موقت شخص رئيس جمهور بر وزارت اطلاعات با مخالفت روبرو شد، خاتمي تصميم گرفت چهره اي غيرجنجالي از اکثريت مجلس پنجم را براي وزارت اطلاعات انتخاب کند."
گنجي و ملاقات با دري نجف آبادي
شايد روايتي از گنجي در مورد ملاقاتش با دري نجف آبادي شخصيت وزير سابق اطلاعات را از زبان مهم ترين قرباني زنده قتلهاي زنجيره اي نشان دهد. گنجي نوشته است: "من در روز اول آبان ماه سال گذشته( 1377) يعني در شب انتخابات مجلس خبرگان در منزل آقاي دري نجف آبادي وزير وقت اطلاعات با ايشان ديدار داشتم. در اين ديدار موارد زيادي مطرح شد که به عنوان مثال آقاي دري خطاب به من گفت: تو کاريکاتوري در راه نو چاپ کرده اي با اين مضمون که در حالي که سربازهاي ارتش راه مي روند يک سگ به درختي ادرار مي کند. اين اهانت به ما محسوب مي گردد. البته من از چنين کاريکاتوري ابراز بي اطلاعي کردم، اما شخصي که در اين جلسه حضور داشت تاکيد کرد کاريکاتور مورد نظر در ماهنامه ايران فردا به چاپ رسيده و مربوط به کودتاي سال 1973 کشور شيلي است. آقاي دري نجف آبادي در حالي که ذهنش به مطبوعات معطوف بود، نيروهايش در وزارت اطلاعات طراحي جنايت مي کردند و يک ماه بعد شش تن از نويسندگان ره به قتل رساندند!" به هر روي واقعه اي مانند قتلهاي زنجيره اي که در زمان وزارت دري باعث قتل شش نفر از نويسندگان و مخالفان سياسي شد و دهها روزنامه نگار بخاطر آن سالها زندان رفتند و عوامل آن هنوز در زندان هستند، باعث شد که دري نجف آبادي يکي دو بار هم مورد بازجويي قرار بگيرد و همين. او توسط کارکنان زيردستش هم فريب خورده بود.
پس از قتلهاي زنجيره اي دري نجف آبادي استعفا داد و وزارت اطلاعات توسط خاتمي دچار دگرگوني هايي شد. دري نجف آبادي پس از آن رئيس ديوان عدالت اداري شد. از سويي در انتخابات مجلس خبرگان نيز انتخاب شد و عضو هيات رئيسه مجلس خبرگان رهبري شد. و در حال حاضر نيز دادستان کل کشور است. وي مثل هميشه داراي ميزي بزرگ است که اثري بر آن ندارد.
خاطرات دري نجف آبادي
کتاب خاطرات دري نجف آبادي چندي قبل منتشر شد. اين کتاب اگرچه در بخش پاياني با عنوان "تصدي وزارت اطلاعات" به رازآلودترين دوران زندگي دري اشاره کرده بود، ولي تقريبا هيچ اطلاعات جديدي در اين بخش منتشر نشد، گويي اطلاعات وزير اطلاعات دوران قتلهاي زنجيره اي چندان بيش از خوانندگان روزنامه هاي دوره اصلاحات نبود. دري نجف آبادي در اين کتاب نوشته بود که از روي اجبار و ناچاري به پيشنهاد آقاي خاتمي براي پذيرفتن سمت وزير اطلاعات تن داده و اصلاح طلبان نيز راضي به انتخاب او نبوده اند، بلکه از آنجا که براي گزينش فردي به اين منصب دچار مشکل شده بودند، او را برگزيدند. دري در اين کتاب نوشت که پس از پذيرش پيشنهاد آقاي خاتمي در مورد وظايف خود هيچ شرطي با او نگذاشته بوده و اين از بزرگترين اشتباهات او بوده است، چراکه مي بايستي اختيارات و وظايف خود را دقيقاً مشخص مي کرده اما رودربايستي و برخي عوامل ديگر مانع از آن شده بوده است. دري نجف آبادي در اين کتاب گله کرده بود که اصلاح طلبان مي خواستند در دوران وزارت اطلاعات از او مانند يک مهره استفاده کنند و به همين دليل استعفا داد. وي نوشت که سعيد امامي، هنگامي که او مسئوليت وزارت اطلاعات را به عهده گرفت، معاون بررسي وزارتخانه بود و به دليل حساسيتي که نسبت به وي وجود داشته، او را از اين سمت برکنار کرده و به وي حکم مشاور داد. دري نجف آبادي در مورد مصطفي موسوي، متهم دوم پرونده قتلهاي زنجيره اي مدعي شد: "در جلسه اي که مسئولان وزارت اطلاعات با آقاي خاتمي داشتند، مصطفي موسوي را به او معرفي کرده که آقاي خاتمي فوراً گفته: «من ايشان را مي شناسم، از دوستان ماست و نياز به معرفي ندارد» و در مورد انتصاب وي به معاونت امنيتي وزارت اطلاعات که سمت بسيار حساسي به شمار مي رود گفته است: «آقاي موسوي جاي خودشان آمده اند.» خاطرات دري نجف آبادي شايد بسيار شبيه به شخصيت خودش باشد، کتابي که به موضوعات بسيار مهم مي پردازد، اما چيزي در آن نيست. "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر