در گوانتاناموی وزارت کشور چه بر سر دانشجویان آمد ؟


شبی در طبقه منفی چهار وزارت کشور
"اینجا از گوانتاناما صد پله بدتر است"


• گزارشی از شکنجه ی وحشیانه ی دانشجویان بازداشتی در زیرزمین وزارت کشور جمهوری اسلامی ...

اخبار روز: آنچه در پی می آید گزارشی ست مختصر از سیر تاثیرانگیز بازداشت تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه تهران و انتقال آنها به بازداشتگاه زیرزمینی وزارت کشور. امید است که اساتید و دانشجویان خواننده ی این متن یرای بازرسی این مکان مخوف و جهنمی بیاندیشند.

بازداشت دانشجویان در کوی دانشگاه با رفتاری بسیار خشونت آمیز، خصملنه و توهین آمیز صورت گرفته است. نیروهای لباس شخصی و پلیس دانشجویان را هنگام بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و انواع توهین ها و ناسزاهای زشت و شرم آور را به آنها نسبت داده اند . با این حال ضرب و شتم و توهین و تحقیر دانشجویان به مرحله ی دستگیری آنها در اتاق های کوی دانشگا ه یا محوطه ی کوه محدود نمانده ، بلکه وضعیتی به مراتب بدتر به لحاظ شکنجه ی جسمی و روحی در بازداشت گاه وزارت کشور رخ داده است . دانشجویان بازداشت شده که بی دلیل تنها بر اساس خوشایند نیروهای لباس شخصی برای انتقال به بازداشتگاه انتخاب شده اند ، اغلب به زیر زمین وزارت کشور یا بازداشتگاههای یکی از کلانتری ها انتقال یافته اند . برخی نیز بعدا به زندان اوین فرستاده شده اند که البته هنوز آزاد نشده اند . گزارش پیش رو شرح باز داشت تعدادی از دانشجویان است که به شکنجه گاه وزارت کشور انتقال یافته اند.
گفته هایی که در پی می آید نقل به مضمون از گفته های دانشجویان است:

ما در یک گروه ۴۶ نفره توسط یک مینی بوس به زیرزمین وزارت کشور انتقال پیدا کردیم. در داخل مینی بوس چشم دانشجویان بسته شد. روی صندلی هایی نشانده شدیم که بر قسمت بالای صندلی سرپوشی حلبی مانند قرار داده شده بود که بالای سر قرار می گرفت. در طول مسیر به طور دائم با باتوم روی این حلبی ها می کوبیدند که صدای وحشتناکی در گوش ما ایجاد می کرد و بدترین نوع شکنجه روانی در آن زمان بود. پس از طی مسیر به ناحیه ای رسیدیم که از حرکت چرخشی رو به پایین مینی بوس متوجه شدیم که در حال ورود به یک زیرزمین هستیم. بعدها در زمزمه های ماموران و نیروهای لباس شخصی همراه فهمیدیم که این زیرزمین در وزارت کشور واقع است.
زیرزمین یک محوطه حدودا صد متری بود که کف آن پوشانده از خاکستری سیاه بود که از آن بخار برمی خاست. پس از آن به محوطه وارد شدیم مجبورمان کردند روی زمین دراز بکشیم و سپس وادار به غلطیدن روی زمین مان کردند. باید به گونه ای غلط می زدیم که سرمان به پای ردیف بعدی برخورد نکند به محض برخوردی کوچک، با باتوم و لگد بر سر و بدنمان می کوبیدند. دائما می گفتند که "می خواهید انقلاب کنید..." و سپس فحش های هرزه و ناموسی بود که پشت سر هم نثارمان می کردند. برای جمع حدودا پنجاه نفری ما بیش از بیست نیروهای گارد و لباس شخصی در این محوطه حضور داشت. در مرحله بعدی، روی زمین نشسته و به طور متناوب به ما دستور نگاه کردن به زمین یا سقف را می دادند. پس از آنکه چند دقیقه ای دستور خیره شدن به زمین به ما می دادند،
به ناگهان از پشت با باتوم و لگد بر سر و گردنمان می کوبیدند. یا در حالی که سر ما رو به پایین بود و به زمین خیره شده بودیم، سرباز وظیفه ای که در سنگدلی از ماموران گارد هم بدتر بود، با لگد بر سر برخی دانشجویان می کوبید و می گفت که "چرا به زمین نگاه نمی کنی؟؟" درحالی که سر همه دانشجویان رو به زمین بود. یکی از رفتارهای شکنجه آمیز در این بخش، صدای وحشتناک شکستن آجر توسط کارگرانی بود که در ظاهر در بخش پشتی محوطه مشغول به کار بودند اما مشخص بود که در واقع برای ایجاد سر و صدای عمدی در آنجا کار می کردند. در حالی که ما در بخشی از محوطه جمع شده و سرهامان رو به پایین بود کارگران در فاصله ای دورتر آجرها را به طرز وحشتناکی خرد می کردند که صدای آنها به شدت باعث عصبی شدن ما می شد.
برخورد با دانشجویانی که قصد استفاده ازدسشویی داشتند به شدت وحشتناک و غیر نسانی بود. اولا اینکه دسشویی بدون در و پوشش بود و کسی که به دسشویی میرفت در معرض دید بود ، ثانیا زمان دسشویی ٣۰ ثانیه بود. پس از تمام شدن سی ثانیه دانشجویان را با غیرانسانی ترین شکل ممکن به بیرون پرتاب می کردند. یکی از رقت بارترین صحنه ها که هرگز از مقابل چشم دانشجویان پاک نخواهد شد، زمانی بود که زمان سی ثانیه یکی از دانشجویان به پایان رسید در این هنگام مامور دستشویی با لگد و درحالی که این دانشجو هنوز عریان بود او را از دسشویی به بیرون پرتاب کرد و به وسط جمع دانشجویان انداخت.
یکی از دانشجویان از ناحیه چشم دچار آسیب شده بود. وی به ماموری که نزدیکش بود گفت که چشمش به شدت درد می کند و در حال از دست دادن بینایی خود است اما نه تنها به وی یک پارچه کوچک برای قرار دادن روی چشمش ندادند که بدتر با مشت و لگد بر صورتش کوبیدند. دانشجوی دیگری از ناحیه پا با شکستگی روبرو شده بود به گونه ای که به گوشه ای افتاده بود و نمی توانست حرکت کند، اما حتی به او هم رحم نمی کردند .
حتی آب را از دانشجویان دریغ کردند. برای یک مرتبه که می خواستند به دانشجویان آب بدهند به انها دستور دادند سرهای خود را بالا بگیرند و دهان را باز کنند. سپس به طور ردیفی (دانشجویان در ردیف های پنج نفری پشت سر هم چیده بودند) ظرف آب را برای چند لحظه از بالا روی دهان دانشجویان ریختند. دفعه ی بعد که یکی از فرماندهان برای بازدید امد، گفت" سیرابشان کردید؟ " مامور حاضر گفت بله. سپس به دانشچویی که پایش شکسته بود اشاره کرد و گفت. پس چرا این داره میمیره آب بهشان بدهید" اما فکر می کنید واقعا می خواستند به ما اب بدهند؟ این بار شلنگ آبی آوردند. بچه ها به گمان اینکه می خواهند بهشان اب بدهند به سمت شلنگ رفتند. اما آنچه از شلنگ بیرون آمد آب جوش بود که باعث سوختن لب و دهان دانشجویان شد. با این حال بعضی از دانشجویان از شدت تشنگی آب جوش می خوردند! غذایی که به ما دادند ماکارونی ماسیده ای بود که بدون قاشق در کف دستهایمان ریختند. می گفتند اگر یک رشته روی زمین بیفتد باید از روی زمین بردارید و بخورید. اگر کسی بر نمی داشت با لگد بر سرش می کوبیدند . دانشجویان به زحمت می توانستند دستشان را به دهانشان برسانند. اما از ترس مجبور بودند غذایی که روی زمین می افتاد و با خاکستر و کثافت پوشانده میشد را بردارند و بخورند . همین کار در موقع دادن صبحانه!! تکرار شد . برای صبحانه یک لقمه کوچک نان که وسط آن پنیری قرار داده شده بود به دانشجویان می دادند و می گفتند با بغل دستی خود نصف کنید . نان خشک بود و کوچک در نتیجه هنگام نصف کردن لاجرم خرده های ان روی زمین می ریخت. باید خرده های نان را از لای خاکستر برمیداشتیم و می خوردیم اگر این کار را نمی کردیم با لگد . باتوم بر سرمان می کوبیدند .
یکی دیگر از رفتارهای زشت و کثیف با دانشجویان شکنجه جنسی آنها در منفی چهار وزارت کشور بود که زبان از گفتن و بازگو کردن آن شرم دارد. رفتارهای غیرانسانی و شکنجه آمیز به منفی چهار وزارت کشور محدود نبود. پس از انتقال ما به پلیس امنیت نیز شکنجه جنسی به نوعی انجام شد.
حضور یک روزه ی ما در منفی چهار وزارت کشور، بدترین روز زندگی مان بود که هرگز از ذهن ما پاک نخواهد شد. یکی از ماموران که به محوطه ی زیرزمینی آمده بود، می گفت اینجا از گوانتانامو هم هزاربار بدتر است. الفاظ رکیک و توهین های ناموسی که به ما می کردند، فراموش ناشدنی است. در برخی لحظات واقعا فکر می کردیم که برای همیشه اینجا خواهیم ماند و هیچ کس یه داد ما نخواهد رسید. یکی از رقت بارترین لحظات، زمانی بود که تقریبا بعد از یک ساعتی که در منفی چهار روی زمین غلط داده بودندمان، دور هم جمع مان کردند. در این حال یکی از دانشجویان شروع به گریه کرد و ناگهان همه زدند زیر گریه... .
هنگامی که به پلیس امنیت آوردن مان، رئیس دانشگاه - دکتر رهبر - به همراه یکی از نماینده های مجلس آمده بود. در حالی که خبرنگارانی برای عکس گرفتن از این حرکت افتخارآمیز! رئیس دانشگاه همراهشان بودند، به هر دانشجو یک تیشرت هدیه دادند! تا لباس های پوشیده از خون دانشجویان در معرض دید مردم قرار نگیرد. سوالی که از ذهن همه ما می گذشت این بود که دکتر رهبر در شب حمله کجا بود و چرا هیچ کاری برای جلوگیری از حمله نکرد؟ تلقی عموم دانشجویان این بود که آمدن رهبر به پلیس امنیت هم حرکتی تبلیغی بود، چون اگر به واقع به فکر دانشجویان بود باید در مقابل حمله به کوی دانشگاه مقاومت می کرد... .
آیا قابل تصور است که در کشوری که حکومت آن ادعای اسلامی بودن دارد چنین فجایع و جنایات غیر انسانی ای رخ دهد؟ چه کسی مسئول ایجاد چنین بازداشتگاه وحشتناکی در "وزارت کشور" این مملکت است؟ آیا به راستی وزارت کشور که باید مامن تامین امنیت مردم باشد، شایسته است که به شکنجه گاه دانشجویان بدل گردد؟
به عقیده ما وظیفه تمامی دانشگاهیان است که به عنوان پاسداران حقیقت و محافظان حریم دانشگاه، نسبت به بازرسی حضوری از این شکنجه گاه مخوف اقدام کنند. ما به جای ترحم های ظاهری مسئولان دانشگاه و اهدای تی شرت خواسته ای جز بازدید حضوری اساتید و مسئولان دانشگاه از منفی چهار وزارت کشور نداریم. تا این عزیزان از نزدیک و با چشمان خود ببینند که بدترین و جهنمی ترین روز زندگی تعدادی دانشجوی بیگناه چگونه رقم خورده است.

تاريخچه تکامل پرچم ايران




تاريخچه تکامل پرچم ايران


پيشينه

نخستين اشاره در تاريخ اساطير ايران به وجود پرچم، به قيام کاوه آهنگر عليه ظلم و ستم آژي دهاک(ضحاک) بر ميگردد. در آن هنگام کاوه براي آن که مردم را عليه ضحاک بشوراند، پيش بند چرمي خود را بر سر چوبي کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانرواي خونخوار را در هم کوبيد و فريدون را بر تخت شاهي نشانيد.

فريدون نيز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پيش بند کاوه را با ديباهاي زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهي خواند و بدين سان " درفش کاويان " پديد آمد. نخستين رنگهاي پرچم ايران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه اي ويژه بر روي آن وجود داشته باشد. درفش کاويان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاريخ تا پيش از حمله اعراب به ايران، بويژه در زمان ساسانيان و هخامنشيان پرچم ملي و نظامي ايران را درفش کاويان مي گفتند، هر چند اين درفش کاوياني اساطيري نبوده است.

محمدبن جرير طبري در کتاب تاريخ خود به نام الامم و الملوک مينويسد: درفش کاويان از پوست پلنگ درست شده، به درازاي دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بين نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتي متر به حساب آوريم، تقريباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول ميشود. ابولحسن مسعودي در مروج اهب نيز به همين موضوع اشاره ميکند.

به روايت اکثر کتب تاريخي، درفش کاويان زمان ساسانيان از پوست شير يا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوري بر روي آن باشد. هر پادشاهي که به قدرت مي رسيد تعدادي جواهر بر آن مي افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ايران، در جنگي که در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش کاويان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب خليفه مسلمانان، بردند وي از بسياري گوهرها، دُرها و جواهراتي که به درفش آويخته شده بود دچار شگفتي شد و به نوشته فضل الله حسيني قزويني در کتاب المعجم مينويسد: " امير المومنين سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانيدند ".

با فتح ايران به دست اعراب - مسلمان، ايرانيان تا دويست سال هيچ درفش يا پرچمي نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملي ايران زمين، يعني ابومسلم خراساني و بابک خرم دين داراي پرچم بودند. ابومسلم پرچمي يکسره سياه رنگ داشت و بابک سرخ رنگ به همين روي بود که طرفداران اين دو را سياه جامگان و سرخ جامگان مي خواندند. از آنجائي که علماي اسلام تصويرپردازي و نگارگري را حرام ميدانستند تا سالهاي مديد هيچ نقش و نگاري از جانداران بر روي درفش ها تصوير نمي شد.

نخستين تصوير بر روي پرچم ايران

در سال 355 خورشيدي ( 976 ميلادي ) که غزنويان، با شکست دادن سامانيان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوي براي نخستين بار دستور داد نقش يک ماه را بر روي پرچم خود که رنگ زمينه آن يکسره سياه بود زردوزي کنند. سپس در سال 410 خورشيدي ( 1031 ميلادي ) سلطان مسعود غزنوي به انگيزه دلبستگي به شکار شير دستور داد نقش و نگار يک شير جايگزين ماه شود و از آن پس هيچگاه تصوير شير از روي پرچم ملي ايران برداشته نشد تا انقلاب ايران در سال (1979 ميلادي).

افزوده شدن نقش خورشيد بر پشت شير

در زمان خوارزمشاهيان يا سلجوقيان سکه هائي زده شد که بر روي آن نقش خورشيد بر پشت آمده بود، رسمي که به سرعت در مورد پرچمها نيز رعايت گرديد. در مورد علت استفاده از خورشيد دو ديدگاه وجود دارد، يکي اينکه چون شير گذشته از نماد دلاوري و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشيد در ماه مرداد در اوج بلندي و گرماي خود است، به اين ترتيب همبستگي ميان خانه شير ( برج اسد ) با ميانهٌ تابستان نشان داده مي شود. نظريه ديگر بر تاًثير آئين مهرپرستي و ميترائيسم در ايران دلالت دارد و حکايت از آن دارد که به دليل تقدس خورشيد در اين آئين، ايرانيان کهن ترجيح دادند خورشيد بر روي سکه ها و پرچم بر پشت شير قرار گيرد.

پرچم در دوران صفويان

در ميان شاهان سلسله صفويان که حدود 230 سال بر ايران حاکم بودند تنها شاه اسماعيل اول و شاه طهماسب اول بر روي پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشتند. پرچم شاه اسماعيل يکسره سبز رنگ بود و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت. شاه طهماسب نيز چون خود زادهً ماه فروردين ( برج حمل ) بود دستور داد به جاي شير و خورشيد تصوير گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روي پرچمها و هم بر سکه ها ترسيم کنند. پرچم ايران در بقيهً دوران حاکميت صفويان سبز رنگ بود و شير و خورشيد را بر روي آن زردوزي مي کردند. البته موقعيت و طرز قرارگرفتن شير در همهً اين پرچمها يکسان نبوده، شير گه نشسته بوده، گاه نيمرخ و گاه رو به سوي بيننده. در بعضي موارد هم خورشيد از شير جدا بوده و گاه چسبيده به آن. به استناد سياحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوي استفاده او بيرق هاي نوک تيز و باريک که بر روي آن آيه اي از قرآن و تصوير شمشير دوسر علي يا شير خورشيد بوده، در دوران صفويان رسم بوده است. به نظر مي آيد که پرچم ايران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش.

پرچم در عهد نادرشاه افشار

نادر که مردي خود ساخته بود توانست با کوششي عظيم ايران را از حکومت ملوک الطوايفي رها ساخته، بار ديگر يکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوي جنوب تا دهلي، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چين پيش روي کرد. در همين دوره بود که تغييراتي در خور در پرچم ملي و نظامي ايران بوجود آمد. درفش شاهي يا بيرق سلطنتي در دوران نادرشاه از ابريشم سرخ و زرد ساخته مي شد و بر روي آن تصوير شير و خورشيد هم وجود داشت اما درفش ملي ايرانيان در اين زمان سه رنگ سبز و سفيد و سرخ با شيري در حالت نيمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشيدي نيمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دايره خورشيد نوشته بود: " المک الله " سپاهيان نادر در تصويري که از جنگ وي با محمد گورکاني، پادشاه هند، کشيده شده، بيرقي سه گوش با رنگ سفيد در دست دارند که در گوشهً بالائي آن نواري سبز رنگ و در قسمت پائيتي آن نواري سرخ دوخته شده است. شيري با دم برافراشته به صورت نيمرخ در حال راه رفتن است و درون دايره خورشيد آن بازهم " المک الله " آمده است. بر اين اساس ميتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلي ايران است. زيرا در اين زمان بود که براي نخستين بار اين سه رنگ بر روي پرچم هاي نظامي و ملي آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

دورهً قاجارها، پرچم چهار گوشه

در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاريان، چند تغيير اساسي در شکل و رنگ پرچم داده شد، يکي اين که شکل آن براي نخستين بار از سه گوشه به چهارگوشه تغيير يافت و دوم اين که آغامحمدخان به دليل دشمني که با نادر داشت سه رنگ سبز و سفيد و سرخ پرچم نادري را برداشت و تنها رنگ سرخ را روي پرچم گذارد. دايره سفيد رنگ بزرگي در ميان اين پرچم بود که در آن تصوير شير و خورشيد به رسم معمول وجود داشت با اين تفاوت بارز که براي نخستين بار شمشيري در دست شير قرار داده شده بود. در عهد فتحعلي شاه قاجار، ايران داراي پرچمي دوگانه شد. يکي پرچمي يکسره سرخ با شيري نشسته و خورشيد بر پشت که پرتوهاي آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتي آور اين که شير پرچم زمان صلح شمشير بدست داشت در حالي که در پرچم عهد جنگ چنين نبود. در زمان فتحعلي شاه بود که استفاده از پرچم سفيد رنگ براي مقاصد ديپلماتيک و سياسي مرسوم شد. در تصويري که يک نقاش روس از ورود سفير ايران " ابوالحسن خان شيرازي " به دربار تزار روس کشيده، پرچمي سفيد رنگ منقوش به شير و خورشيد و شمشير، پيشاپيش سفير در حرکت است. سالها بعد، اميرکبير از اين ويژگي پرچم هاي سه گانهً دورهً فتحعلي شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزي را ريخت. براي نخستين بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشين فتحعلي شاه ) تاجي بر بالاي خورشيد قرار داده شد. در اين دوره هم دو درفش يا پرچم به کار مي رفته است که بر روي يکي شمشير دو سر حضرت علي و بر ديگري شير و خورشيد قرار داشت که پرچم اول درفش شاهي و دومي درفش ملي و نظامي بود.

اميرکبير و پرچم ايران

ميرزا تقي خان اميرکبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژه اي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود که پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه مي کرد شرح زندگي نادر را بخواند. اميرکبير همان رنگ هاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطيل باشد ( بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمينهً پرچم سفيد، با يک نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالائي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنکه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود. بدين ترتيب پرچم ايران تقريباٌ به شکل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد.

انقلاب مشروطيت و پرچم ايران

با پيروزي جنبش مشروطه خواهي در ايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشکيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلس هاي اول و دوم به کار تدوين قانون اساسي و متمم آن مي پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود: " الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است"، کاملا مشخص است که نمايندگان در تصويب اين اصل شتابزده بوده اند. زيرا اشاره اي به ترتيب قرار گرفتن رنگها، افقي يا عمودي بودن آنها، و اين که شير و خورشيد بر کدام يک از رنگها قرار گيرد به ميان نيامده بود. همچنين دربارهً وجود يا عدم وجود شمشير يا جهت روي شير ذکري نشده بود. به نظر مي رسد بخشي از عجلهً نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني در مجلس بوده که استفاده از تصوير را حرام مي دانستند. نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به کار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب که مي گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين است، بنابراين پيشنهاد مي شود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد. در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد که رنگ سفيد رنگ مورد علاقهً زرتشتيان است، اقليت ديني که هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي کرده اند و اين که سفيد نماد صلح، آشتي و پاکدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد. در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، بويژه امام حسين و جان باختگان انقلاب مشروطيت به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره گرديد. وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجباب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد کشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه کردند که انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد(شير). از سوي ديگر چون اکثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب حضرت علي است، بنابراين شير هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شيعيان در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانهً ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است پيشنهاد مي کنيم خورشيد را نيز بر پشت شير سوار کنيم که اين شير و خورشيد هم نشانهً علي باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد يعني روز پيروزي مشروطه خواهان و البته وقتي شير را نشانهً پيشواي امام اول بدانيم لازم است شمشير ذوالفقار را نيز بدستش بدهيم. بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاکميت ملي مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزير وقت به پيشنهاد هياًتي از نمايندگان وزارت خانه هاي خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طي بخش نامه اي ابعاد و جزئيات ديگر پرچم را مشخص کرد. بخش نامهً ديگري در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طي آن مقرر گرديد طول پرچم اندکي بيش از يک برابر و نيم عرضس باشد.

پرچم بعد از انقلاب

در اصل هجدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مصوب سال 1358 (1979 ميلادي) در مورد پرچم گفته شده است که پرچم جمهوري اسلامي از سه رنگ سبز، سفيد و سرخ تشکيل مي شود و نشانهً جمهوري اسلامي (تشکيل شده با حروف الله اکبر) در وسط آن قرار دارد.

شبکه اترنت (Ethernet) چیست؟




دستیابی به اطلاعات با روش های مطمین و با سرعت بالا یکی از رموز موفقیت هر سازمان و موسسه است . طی سالیان اخیر هزاران پرونده و کاغذ که حاوی اطلاعات با ارزش برای یک سازمان بوده ، در کامپیوتر ذخیره شده اند. با تغذیه دریایی از اطلاعات به کامپیوتر ، امکان مدیریت الکترونیکی اطلاعات فراهم شده است . کاربران متفاوت در اقصی نقاط جهان قادر به اشتراک اطلاعات بوده و تصویری زیبا از همیاری و همکاری اطلاعاتی را به نمایش می گذارند. شبکه های کامپیوتری در این راستا و جهت نیل به اهداف فوق نقش بسیار مهمی را ایفاء می نمایند.
اینترنت که عالی ترین تبلور یک شبکه کامپیوتری در سطح جهان است، امروزه در مقیاس بسیار گسترده ای استفاده شده و ارایه دهندگان اطلاعات ، اطلاعات و یا فرآورده های اطلاعاتی خود را در قالب محصولات تولیدی و یا خدمات در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهند.
وب که عالی ترین سرویس خدماتی اینترنت می باشد کاربران را قادر می سازد که در اقصی نقاط دنیا اقدام به خرید، آموزش ، مطالعه و … نمایند.
با استفاده از شبکه، یک کامپیوتر قادر به ارسال و دریافت اطلاعات از کامپیوتر دیگر است .
اینترنت نمونه ای عینی از یک شبکه کامپیوتری است . در این شبکه میلیون ها کامپیوتر در اقصی نقاط جهان به یکدیگر متصل شده اند. اینترنت شبکه ای است مشتمل بر زنجیره ای از شبکه های کوچکتراست . نقش شبکه های کوچک برای ایجاد تصویری با نام اینترنت بسیار حایز اهمیت است . تصویری که هر کاربر با نگاه کردن به آن گمشده خود را در آن پیدا خواهد کرد.
در این بخش به بررسی شبکه های کامپیوتری و جایگاه مهم آنان در زمینه تکنولوژی اطلاعات و مدیریت الکترونیکی اطلاعات خواهیم داشت . شبکه های محلی و شبکه های گسترده تاکنون شبکه های کامپیوتری بر اساس مولفه های متفاوتی تقسیم بندی شده اند. یکی از این مولفه ها ” حوزه جغرافیایی ” یک شبکه است .
بر همین اساس شبکه ها به دو گروه عمده LAN)Local area network) و WAN)Wide area network) تقسیم می گردند.
در شبکه های LAN مجموعه ای از دستگاه های موجود در یک حوزه جغرافیایی محدود، نظیر یک ساختمان به یکدیگر متصل می گردند .
در شبکه های WAN تعدادی دستگاه که از یکدیگر کیلومترها فاصله دارند به یکدیگر متصل خواهند شد. مثلا” اگر دو کتابخانه که هر یک در یک ناحیه از شهر بزرگی مستقر می باشند، قصد اشتراک اطلاعات را داشته باشند، می بایست شبکه ای WAN ایجاد و کتابخانه ها را به یکدیگر متصل نمود. برای اتصال دو کتابخانه فوق می توان از امکانات مخابراتی متفاوتی نظیر خطوط اختصاصی (Leased) استفاده نمود. شبکه های LAN نسبت به شبکه های WAN دارای سرعت بیشتری می باشند. با رشد و توسعه دستگاههای متفاوت مخابراتی میزان سرعت شبکه های WAN ، تغییر و بهبود پیدا کرده است . امروزه با بکارگیری و استفاده از فیبر نوری در شبکه های LAN امکان ارتباط دستگاههای متعدد که در مسافت های طولانی نسبت بیکدیگر قرار دارند، فراهم شده است .
اترنت در سال ۱۹۷۳ پژوهشگری با نام ” Metcalfe” در مرکز تحقیقات شرکت زیراکس، اولین شبکه اترنت را بوجود آورد. هدف وی ارتباط کامپیوتر به یک چاپگر بود. وی روشی فیزیکی بمنظور کابل کشی بین دستگاههای متصل بهم در اترنت ارایه نمود. اترنت در مدت زمان کوتاهی بعنوان یکی از تکنولوژی های رایج برای برپاسازی شبکه در سطح دنیا مطرح گردید. همزمان با پیشرفت های مهم در زمینه شبکه های کامپیوتری ، تجهیزات و دستگاه های مربوطه، شبکه های اترنت نیز همگام با تحولات فوق شده و قابلیت های متفاوتی را در بطن خود ایجاد نمود. با توجه به تغییرات و اصلاحات انجام شده در شبکه های اترنت ،عملکرد و نحوه کار آنان نسبت به شبکه های اولیه تفاوت چندانی نکرده است .
در اترنت اولیه، ارتباط تمام دستگاه های موجود در شبکه از طریق یک کابل انجام می گرفت که توسط تمام دستگاهها به اشتراک گذاشته می گردید. پس از اتصال یک دستگاه به کابل مشترک ، می بایست پتانسیل های لازم بمنظور ایجاد ارتباط با سایر دستگاههای مربوطه نیز در بطن دستگاه وجود داشته باشد (کارت شبکه ) . بدین ترتیب امکان گسترش شبکه بمنظور استفاده از دستگاههای چدید براحتی انجام و نیازی به اعمال تغییرات بر روی دستگاههای موجود در شبکه نخواهد بود. اترنت یک تکنولوژی محلی (LAN) است. اکثر شبکه های اولیه در حد و اندازه یک ساختمان بوده و دستگاهها نزدیک به هم بودند. دستگاههای موجود بر روی یک شبکه اترنت صرفا” قادر به استفاده از چند صد متر کابل بیشترنبودند.اخیرا” با توجه به توسعه امکانات مخابراتی و محیط انتقال، زمینه استقرار دستگاههای موجود در یک شبکه اترنت با مسافت های چند کیلومترنیز فراهم شده است . پروتکل پروتکل در شبکه های کامپیوتری به مجموعه قوانینی اطلاق می گردد که نحوه ارتباطات را قانونمند می نماید. نقش پروتکل در کامپیوتر نظیر نقش زبان برای انسان است . برای مطالعه یک کتاب نوشته شده به فارسی می بایست خواننده شناخت مناسبی از زبان فارسی را داشته باشد. بمنظور ارتباط موفقیت آمیز دو دستگاه در شبکه می بایست هر دو دستگاه از یک پروتکل مشابه استفاده نمایند. اصطلاحات اترنت شبکه های اترنت از مجموعه قوانین محدودی بمنظور قانونمند کردن عملیات اساسی خود استفاده می نمایند.

بمنظور شناخت مناسب قوانین موجود لازم است که با برخی از اصطلاحات مربوطه در این زمینه بیشتر آشنا شویم :
Medium (محیط انتقال ) . دستگاههای اترنت از طریق یک محیط انتقال به یکدیگر متصل می گردند.
Segment (سگمنت ) . به یک محیط انتقال به اشتراک گذاشته شده منفرد، ” سگمنت ” می گویند.
Node ( گره ) . دستگاههای متصل شده به یک Segment را گره و یا ” ایستگاه ” می گویند.
Frame (فریم) . به یک بلاک اطلاعات که گره ها از طریق ارسال آنها با یکدیگر مرتبط می گردند، اطلاق می گردد فریم ها مشابه جملات در زبانهای طبیعی ( فارسی، انگلیسی … ) می باشند. در هر زبان طبیعی برای ایجاد جملات، مجموعه قوانینی وجود دارد مثلا” یک جمله می بایست دارای موضوع و مفهوم باشد. پروتکل های اترنت مجموعه قوانین لازم برای ایجاد فریم ها را مشخص خواهند کرد .اندازه یک فریم محدود بوده ( دارای یک حداقل و یک حداکثر ) و مجموعه ای از اطلاعات ضروری و مورد نیار می بایست در فریم وجود داشته باشد. مثلا” یک فریم می بایست دارای آدرس های مبداء و مقصد باشد. آدرس های فوق هویت فرستنده و دریافت کننده پیام را مشخص خواهد کرد. آدرس بصورت کاملا” اختصاصی یک گره را مشخص می نماید.( نظیر نام یک شخص که بیانگر یک شخص خاص است ) .
دو دستگاه متفاوت اترنت نمی توانند دارای آدرس های یکسانی باشند. یک سیگنال اترنت بر روی محیط انتقال به هر یک از گره های متصل شده در محیط انتقال خواهد رسید. بنابراین مشخص شدن آدرس مقصد، بمنظوردریافت پیام نقشی حیاتی دارد. مثلا” در صورتیکه کامپیوتر B ( شکل بالا) اطلاعاتی را برای چاپگر C ارسال می دارد کامپیوترهای A و D نیز فریم را دریافت و آن را بررسی خواهند کرد. هر ایستگاه زمانیکه فریم را دریافت می دارد، آدرس آن را بررسی تا مطمین گردد که پیام برای وی ارسال شده است یا خیر؟ در صورتیکه پیام برای ایستگاه مورد نظر ارسال نشده باشد، ایستگاه فریم را بدون بررسی محتویات آن کنار خواهد گذاشت ( عدم استفاده ).
یکی از نکات قابل توجه در رابطه با آدرس دهی اترنت، پیاده سازی یک آدرس Broadcast است . زمانیکه آدرس مقصد یک فریم از نوع Broadcast باشد، تمام گره های موجود در شبکه آن را دریافت و پردازش خواهند کرد. CSMA/CD تکنولوژی CSMA/CD )carrier-sense multiple access with collision detection ) مسیولیت تشریح و تنظیم نحوه ارتباط گره ها با یکدیگررا برعهده دارد. با اینکه واژه فوق پیچیده بنظر می آید ولی با تقسیم نمودن واژه فوق به بخش های کوچکتر، می توان با نقش هر یک از آنها سریعتر آشنا گردید.

بمنظور شناخت تکنولوژی فوق مثال زیر را در نظر بگیرید :
فرض کنید سگمنت اترنت، مشابه یک میز ناهارخوری باشد. چندین نفر ( نظیر گره ) دور تا دور میز نشسته و به گفتگو مشغول می باشند. واژه multiple access ( دستیابی چندگانه) بدین مفهوم است که : زمانیکه یک ایستگاه اترنت اطلاعاتی را ارسال می دارد تمام ایستگاههای دیگر موجود ( متصل ) در محیط انتقال ، نیز از انتقال اطلاعات آگاه خواهند شد.(.نظیر صحبت کردن یک نفر در میز ناهار خوری و گوش دادن سایرین ). فرض کنید که شما نیز بر روی یکی از صندلی های میز ناهار خوری نشسته و قصد حرف زدن را داشته باشید، در همان زمان فرد دیگری در حال سخن گفتن است در این حالت می بایست شما در انتظار اتمام سخنان گوینده باشید. در پروتکل اترنت وضعیت فوق carrier sense نامیده می شود.قبل از اینکه ایستگاهی قادر به ارسال اطلاعات باشد می بایست گوش خود را بر روی محیط انتقال گذاشته و بررسی نماید که آیا محیط انتقال آزاد است ؟ در صورتیکه صدایی از محیط انتقال به گوش ایستگاه متقاضی ارسال اطلاعات نرسد، ایستگاه مورد نظر قادر به استفاده از محیط انتقال و ارسال اطلاعات خواهد بود. Carrier-sense multiple access شروع یک گفتگو را قانونمند و تنظیم می نماید ولی در این رابطه یک نکته دیگر وجود دارد که می بایست برای آن نیز راهکاری اتخاذ شود.فرض کنید در مثال میز ناهار خوری در یک لحظه سکوتی حاکم شود و دو نفر نیز قصد حرف زدن را داشته باشند.در چنین حالتی در یک لحظه سکوت موجود توسط دو نفر تشخیص و بلافاصله هر دو تقریبا” در یک زمان یکسان شروع به حرف زدن می نمایند.چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ در اترنت پدیده فوق را تصادم (Collision) می گویند و زمانی اتفاق خواهد افتاد که دو ایستگاه قصد استفاده از محیط انتقال و ارسال اطلاعات را بصورت همزمان داشته باشند. در گفتگوی انسان ها ، مشکل فوق را می توان بصورت کاملا” دوستانه حل نمود. ما سکوت خواهیم کرد تا این شانس به سایرین برای حرف زدن داده شود.همانگونه که در زمان حرف زدن من، دیگران این فرصت را برای من ایجاد کرده بودند! ایستگاههای اترنت زمانیکه قصد ارسال اطلاعات را داشته باشند، به محیط انتقال گوش فرا داده تا به این اطمینان برسند که تنها ایستگاه موجود برای ارسال اطلاعات می باشند. در صورتیکه ایستگاههای ارسال کننده اطلاعات متوجه نقص در ارسال اطلاعات خود گردند ،از بروز یک تصادم در محیط انتقال آگاه خواهند گردید. در زمان بروز تصادم ، هر یک از ایستگاههای مربوطه به مدت زمانی کاملا” تصادفی در حالت انتظار قرار گرفته و پس از اتمام زمان انتظار می بایست برای ارسال اطلاعات شرط آزاد بودن محیط انتقال را بررسی نمایند! توقف تصادفی و تلاش مجدد یکی از مهمترین بخش های پروتکل است .
محدودیت های اترنت یک شبکه اترنت دارای محدودیت های متفاوت از ابعاد گوناگون (بکارگیری تجهیزات ) است .طول کابلی که تمام ایستگاهها بصورت اشتراکی از آن بعنوان محیط انتقال استفاده می نمایند یکی از شاخص ترین موارد در این زمنیه است . سیگنال های الکتریکی در طول کابل بسرعت منتشر می گردند. همزمان با طی مسافتی، سیگنال ها ضعیف می گردند. وچود میدان های الکتریکی که توسط دستگاههای مجاور کابل نظیرلامپ های فلورسنت ایجاد می گردد ، باعث تلف شدن سیگنال می گردد. طول کابل شبکه می بایست کوتاه بوده تا امکان دریافت سیگنال توسط دستگاه های موجود در دو نقطه ابتدایی و انتهایی کابل بصورت شفاف و با حداقل تاخیر زمانی فراهم گردد. همین امر باعث بروز محدودیت در طول کابل استفاده شده، می گردد پروتکل CSMA/CD امکان ارسال اطلاعات برای صرفا” یک دستگاه را در هر لحظه فراهم می نماید، بنابراین محدودیت هایی از لحاظ تعداد دستگاههایی که می توانند بر روی یک شبکه مجزا وجود داشته باشند، نیز بوجود خواهد آمد. با اتصال دستگاه های متعدد (فراوان ) بر روی یک سگمنت مشترک، شانس استفاده از محیط انتقال برای هر یک از دستگاه های موجود بر روی سگمنت کاهش پیدا خواهد کرد. در این حالت هر دستگاه بمنظور ارسال اطلاعات می بایست مدت زمان زیادی را در انتظار سپری نماید . تولید کنندگان تجهیزات شبکه دستگاه های متفاوتی را بمنظور غلبه بر مشکلات و محدودیت گفته شده ، طراحی و عرضه نموده اند. اغلب دستگاههای فوق مختص شبکه های اترنت نبوده ولی در سایر تکنولوژی های مرتبط با شبکه نقش مهمی را ایفاء می نمایند. تکرارکننده (Repeater) اولین محیط انتقال استفاده شده در شبکه های اترنت کابل های مسی کواکسیال بود که Thicknet ( ضخیم) نامیده می شوند. حداکثر طول یک کابل ضخیم ۵۰۰ متر است . در یک ساختمان بزرگ ، کابل ۵۰۰ متری جوابگوی تمامی دستگاه های شبکه نخواهد بود. تکرار کننده ها با هدف حل مشکل فوق، ارایه شده اند. . تکرارکننده ها ، سگمنت های متفاوت یک شبکه اترنت را به یکدیگر متصل می کنند. در این حالت تکرارکننده سیگنال ورودی خود را از یک سگمنت اخذ و با تقویت سیگنال آن را برای سگمنت بعدی ارسال خواهد کرد. بدین تزتیب با استفاده از چندین تکرار کننده و اتصال کابل های مربوطه توسط آنان ، می توان قطر یک شبکه را افزایش داد. ( قطر شبکه به حداکثر مسافت موجود بین دو دستگاه متمایز در شبکه اطلاق می گردد ) Bridges و سگمنت شبکه های اترنت همزمان با رشد (بزرگ شدن) دچار مشکل تراکم می گردند. در صورتیکه تعداد زیادی ایستگاه به یک سگمنت متصل گردند، هر یک دارای ترافیک خاص خود خواهند بود . در شرایط فوق ، ایستگاههای متعددی قصد ارسال اطلا عات را دارند ولی با توجه به ماهیت این نوع از شبکه ها در هر لحظه یک ایستگاه شانس و فرصت استفاده از محیط انتقال را پیدا خواهد کرد. در چنین وضعیتی تعداد تصادم در شبکه افزایش یافته و عملا” کارآیی شبکه افت خواهد کرد.

یکی از راه حل های موجود بمنظور برطرف نمودن مشکل تراکم در شبکه تقسیم یک سگمنت به چندین سگمنت است . با این کار برای تصادم هایی که در شبکه بروز خواهد کرد، دامنه وسیعتری ایجاد می گردد.راه حل فوق باعث بروز یک مشکل دیگر می گردد: سگمنت ها قادر به اشتراک اطلاعات با یکدیگر نخواهند بود. بمنظور حل مشکل فوق، Bridges در شبکه اترنت پیاده سازی شده است . Bridge دو و یا چندین سگمنت را به یکدیگر متصل خواهد کرد. بدین ترتیب دستگاه فوق باعث افزایش قطر شبکه خواهد شد. عملکرد Bridge از بعد افزایش قطر شبکه نظیر تکرارکننده است ، با این نفاوت که Bridge قادر به ایجاد نظم در ترافیک شبکه نیز خواهد بود . Bridge نظیر سایر دستگاههای موجود در شبکه قادر به ارسال و دریافت اطلاعات بوده ولی عملکرد آنها دقیقا” مشابه یک ایستگاه نمی باشد. Bridge قادر به ایجاد ترافیکی که خود سرچشمه آن خواهد بود، نیست ( نظیر تکرارکننده ) .Bridge صرفا” چیزی را که از سایر ایستگاهها می شنود ، منعکس می نماید. ( Bridge قادر به ایجا د یک نوع فریم خاص اترنت بمنظور ایجاد ارنباط با سایر Bridge ها می باشند ) همانگونه که قبلا” اشاره گردید هر ایستگاه موجود در شبکه تمام فریم های ارسال شده بر روی محیط انتقال را دریافت می نماید.(صرفنظر ازاینکه مقصد فریم همان ایستگاه باشد و یا نباشد.) Bridge با تاکید بر ویژگی فوق سعی بر تنظیم ترافیک بین سگمنت ها دارد. همانگونه که در شکل فوق مشاهده می گردد Bridge دو سگمنت را به یکدیگر متصل نموده است . در صورتیکه ایستگاه A و یا B قصد ارسال اطلاعات را داشته باشند Bridge نیز فریم های اطلاعاتی را دریافت خواهد کرد. نحوه برخورد Bridge با فریم های اطلاعاتی دریافت شده به چه صورت است؟ آیا قادر به ارسال اتوماتیک فریم ها برای سگمنت دوم می باشد؟ یکی ازاهداف استفاده از Bridge کاهش ترافیک های غیرضروری در هر سگمنت است . در این راستا، آدرس مقصد فریم ، قبل از هر گونه عملیات بر روی آن، بررسی خواهد شد. در صورتیکه آدرس مقصد، ایستگاههای A و یا B باشد نیازی به ارسال فریم برای سگمنت شماره دو وجود نخواهد داشت . در این حالت Bridge عملیات خاصی را انجام نخواهد داد. نحوه برخورد Bridge با فریم فوق مشابه فیلتر نمودن است . درصورتیکه آدرس مقصد فریم یکی از ایستگاههای C و یا D باشد و یا فریم مورد نظر دارای یک آدرس از نوع Broadcast باشد ، Bridge فریم فوق را برای سگمنت شماره دو ارسال خواهد کرد. با ارسال و هدایت فریم اطلاعاتی توسط Bridge امکان ارتباط چهار دستگاه موجود در شبکه فراهم می گردد. با توجه به مکانیزم فیلتر نمودن فریم ها توسط Bridge ، این امکان بوجود خواهد آمد که ایستگاه A اطلاعاتی را برای ایستگاه B ارسال و در همان لحظه نیز ایستگاه C اطلاعاتی را برای ایستگاه D ارسال نماید.بدین ترتیب امکان برقراری دو ارتباط بصورت همزمان بوجود آمده است .

روترها : سگمنت های منطقی با استفاده از Bridge امکان ارتباط همزمان بین ایستگاههای موجود در چندین سگمنت فراهم می گردد. Bridge در رابطه با ترافیک موجود در یک سگمنت عملیات خاصی را انجام نمی دهد. یکی از ویژگی های مهم Bridge ارسالی فریم های اطلاعاتی از نوع Broadcast برای تمام سگمنت های متصل شده به یکدیگر است. همزمان با رشد شبکه و گسترش سگمنت ها، ویژگی فوق می تواند سبب بروز مسایلی در شبکه گردد. زمانیکه تعداد زیادی از ایستگاه های موجود در شبکه های مبتنی بر Bridge ، فریم های Broadcast را ارسال می نمایند، تراکم اطلاعاتی بوجود آمده بمراتب بیشتر از زمانی خواهد بود که تمامی دستگاهها در یک سگمنت قرار گرفته باشند. روتر یکی از دستگاههای پیشرفته در شبکه بوده که قادر به تقسیم یک شبکه به چندین شبکه منطقی مجزا است .
روتر ها یک محدوده منطقی برای هر شبکه ایجاد می نمایند. روترها بر اساس پروتکل هایی که مستقل از تکنولوژی خاص در یک شبکه است، فعالیت می نمایند. ویژگی فوق این امکان را برای روتر فراهم خواهد کرد که چندین شبکه با تکنولوژی های متفاوت را به یکدیگر مرتبط نماید. استفاده از روتر در شبکه های محلی و گسترده امکان پذیراست . وضعیت فعلی اترنت از زمان مطرح شدن شبکه های اترنت تاکنون تغییرات فراوانی از بعد تنوع دستگاه های مربوطه ایجاد شده است . در ابتدا از کابل کواکسیال در این نوع شبکه ها استفاده می گردید.امروزه شبکه های مدرن اترنت از کابل های بهم تابیده و یا فیبر نوری برای اتصال ایستگاه ها به یکدیگر استفاده می نمایند. در شبکه های اولیه اترنت سرعت انتقال اطلاعات ده مگابیت در ثانیه بود ولی امروزه این سرعت به مرز ۱۰۰و حتی ۱۰۰۰ مگابیت در ثانیه رسیده است . مهمترین تحول ایجاد شده در شبکه های اترنت امکان استفاده از سوییچ های اترنت است .سگمنت ها توسط سوییچ به یکدیگر متصل می گردند. ( نظیر Bridge با این تفاوت عمده که امکان اتصال چندین سگمنت توسط سوییچ فراهم می گردد) برخی از سوییچ ها امکان اتصال صدها سگمنت به یکدیگر را فراهم می نمایند. تمام دستگاههای موجود در شبکه، سوییچ و یا ایستگاه می باشند . قبل از ارسال فریم های اطلاعاتی برا ی هر ایستگاه ، سوییچ فریم مورد نظر را دریافت و پس از بررسی، آن را برای ایستگاه مقصد مورد نظر ارسال خواهد کرد . عملیات فوق مشابه Bridge است ، ولی در مدل فوق هر سگمنت دارای صرفا” یک ایستگاه است و فریم صرفا” به دریافت کننده واقعی ارسال خواهد شد. بدین ترتیب امکان برقراری ارتباط همزمان بین تعداد زیادی ایستگاه در شبکه های مبتنی بر سوییچ فراهم خواهد شد. همزمان با مطرح شدن سوییچ های اترنت مسیله Full-duplex نیز مطرح گردید. Full-dulex یک اصطلاح ارتباطی است که نشاندهنده قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات بصورت همزمان است . در شبکه های اترنت اولیه وضعیت ارسال و دریافت اطلاعات بصورت یکطرفه (half-duplex) بود.در شبکه های مبتنی بر سوییچ، ایستگاهها صرفا” با سوییچ ارتباط برقرار کرده و قادر به ارتباط مستقیم با یکدیگر نمی باشند. در این نوع شبکه ها از کابل های بهم تابیده و فیبر نوری استفاده و سوییچ مربوطه دارای کانکنورهای لازم در این خصوص می باشند.. شبکه های مبتنی بر سوییچ عاری از تصادم بوده و همزمان با ارسال اطلاعات توسط یک ایستگاه به سوییچ ، امکان ارسال اطلاعات توسط سوییچ برای ایستگاه دیگر نیز فراهم خواهد شد. اترنت و استاندارد ۸۰۲.۳ شاید تاکنون اصطلاح ۸۰۲.۳ را در ارتباط با شبکه های اترنت شنیده باشید . اترنت بعنوان یک استاندارد شبکه توسط شرکت های : دیجیتال، اینتل و زیراکس (DIX) مطرح گردید. در سال ۱۹۸۰ موسسه IEEE کمیته ای را مسیول استاندار سازی تکنولوژی های مرتبط با شبکه کرد. موسسه IEEE نام گروه فوق را ۸۰۲ قرار داد. ( عدد ۸۰۲ نشاندهنده سال و ماه تشکیل کمیته استاندارسازی است ) کمیته فوق از چندین کمیته جانبی دیگر تشکیل شده بود . هر یک از کمیته های فرعی نیز مسیول بررسی جنبه های خاصی از شبکه گردیدند. موسسه IEEE برای تمایز هر یک از کمیته های جانبی از روش نامگذاری : x۸۰۲.x استفاده کرد. X یک عدد منصر بفرد بوده که برای هر یک از کمیته ها در نظر گرفته شده بود . گروه ۸۰۲.۳ مسیولیت استاندارد سازی عملیات در شبکه های CSMA/CD را برعهده داشتند. ( شبکه فوق در ابتدا DIX Ethernet نامیده می شد ) اترنت و ۸۰۲.۳ از نظر فرمت داده ها در فریم های اطلاعاتی با یکدیگر متفاوت می باشند. تکنولوژی های متفاوت شبکه متداولترین مدل موجود در شبکه های کامپیوتری( رویکرد دیگری از اترنت ) توسط شرکت IBM و با نام Token ring عرضه گردید. در شبکه های اترنت بمنظور دستیابی از محیط انتقال از فواصل خالی (Gap) تصادفی در زمان انتقال فریم ها استفاده می گردد. شبکه های Token ring از یک روش پیوسته در این راستا استفاده می نمایند. در شبکه های فوق ، ایستگاه ها از طریق یک حلقه منطقی به یکدیگر متصل می گردند. فریم ها صرفا” در یک جهت حرکت و پس از طی طول حلقه ، فریم کنار گذاشته خواهد شد. روش دستیابی به محیط انتقال برای ارسال اطلاعات تابع CSMA/CD نخواهد بود و از روش Token passing استفاده می گردد. در روش فوق در ابتدا یک Token ( نوع خاصی از یک فریم اطلاعاتی ) ایجاد می گردد . Token فوق در طول حلقه می چرخد . زمانیکه یک ایستگاه قصد ارسال اطلاعات را داشته باشد، می بایست Token را در اختیار گرفته و فریم اطلاعاتی خود را بر روی محیط انتقال ارسال دارد. زمانیکه فریم ارسال شده مجددا” به ایستگاه ارسال کننده برگشت داده شد ( طی نمودن مسیر حلقه )، ایستگاه فریم خود را حذف و یک Token جدید را ایجاد وآن را بر روی حلقه قرار خواهد داد. در اختیار گرفتن Token شرط لازم برا ی ارسال اطلاعات است . سرعت ارسال اطلاعات در این نوع شبکه ها چهار تا شانزده مگابیت در ثانیه است . اترنت با یک روند ثابت همچنان به رشد خود ادامه می دهد. پس از گذشت حدود سی سال ازعمر شبکه های فوق استانداردهای مربوطه ایجاد و برای عموم متخصصین شناخته شده هستند و همین امر نگهداری و پشتیبانی شبکه های اترنت را آسان نموده است . اترنت با صلابت بسمت افزایش سرعت و بهبود کارآیی و عملکرد گام بر می دارد.

چطور جلوی پارازیتهای ماهواره ای را بگیریم ؟


راه‏هاي مقابله با امواج پارازيت(نويز) ماهواره‏اي - وبلاگ سیخونک

امواج پارازيت در كشور ما به دوصورت ارسال مي‏شوند:

اول: از طريق ارسال سيگنال مزاحم با Polarity مخالف روي فركانس كانالي خاص و به سمت ماهواره پخش كننده، كه باعث برخورد امواج ماهواره با امواج پارازيت شده و در نتيجه اين برخورد شكست و پراكندگي امواج ماهواره رخ ميدهد كه باعث نرسيدن يا ناقص رسيدن امواج به سطح زمين مي‏شوند. اين روش تنها باعث ايجاد اختلال در تمامي كانالهاي موجود در يك فركانس خاص در سرتاسر يك قاره، كشور يا منطقه وسيعي مي‏گردد ولي در مابقي فركانسهاي آن ماهواره خللي ايجاد نمي‏شود. درست مانند پارازيت‏ها و اختلالاتي كه در جريانات بعد از انتخابات روي كانال‏هاي BBC و VOA انداختند و آنها مجبور به تغيير فركانس و رفتن به ماهواره‏هاي ديگر شدند.

دوم: ارسال از طريق منابع زميني كه بصورت افقي و در سطح يا ارتفاع خاصي از زمين انجام مي‏شود كه ميتواند از يك منبع ثابت مانند برج ميلاد يا درون يك ماشین به صورت سیار نصب شده باشد، در اين روش در يك شهر يا مناطق وسيعي از آن و بستگي به فاصله و محل قرار گرفتن نسبت به منبع فرستند پارازيت، تقريبن تمامي فركانسهاي ماهواره‏اي در جهتهاي مختلف از كار مي‏افتند. دقيقن همانند پارازيت‏هاي فعلي كه تقريبن در تمامي كانال‏ها اختلال ايجاد ميكنه.اين نوع پارازيت در ساعات معيني شروع مي‏شوند(بيشتر از زمان شروع پخش برنامه‏هاي زنده كانال‏هاي مانند VOA و BBC) و تقريبن تا دير وقت شب ادامه دارند و سپس بطور ناگهاني قطع مي‏شوند. متاسفانه اين روش بسيار خطرناك و مضر براي سلامتي انسان و مخصوصن خانمهاي باردار نيز مي‏باشد.

براي مقابله با روش اول ، متاسفانه براي من و شماي بيننده راه خاصي وجود ندارد، جز صبر و تحمل و آروزي نابودي هرچه سريعتر عامل ارسال كننده.

اما براي مقابله با روش دوم ، راه‏هاي زياد و متفاوتي وجود داره كه در اين مطلب بنده سعي كردم تمام راه‏هاي پيشنهادي موجود را در يكجا همراه با تصاوير آن براي استفاده همه دوستان گردآوري كنم.

قبل از هر چيزي پيشنها ميكنم در صورتي كه براي شما مقدور باشه :

اول : تمام سيمها و اتصالات خود را چك كنيد و در صورت استفاده از سيمهاي با كيفيت پايين يا چند تكه آنها را عوض كنيد.

دوم : از LNBهاي قدرتمند و با Noise Figure پايين‏تري (كه اكثرن آنها را به نام LNB ضد پارازيت مي‏شناسند) مانند: Premium2،PremiumHD و يا X-Cruiser استفاده كنيد.

اولين و كارآمدترين روش استفاده از مانع سخت

اين روشي كه درحال حاضر خودم هم دارم استفاده مي‏كنم و با ضرس قاطع ميتونم بگم كه عملي و جواب ميده،كافي شما ديشتان را با توجه به جهت منبع ارسال پارازيت در محلي قرار دهيد تا مانعي سخت سر راه امواج باشه.

قبل از هركاري سعي كنيد منبع و جهت ارسال پارازيـــت را پيدا كنيد.

در هنگام اوج پارازيت کليه قسمتهاي پشت بام را تست کنيد و جايي را که کمترين پارازيت را داشت براي فيكس کردن ديــــــش انتخاب کنيد. مثلا در چهار طرف خرپشته(قسمتي كه واسه راه پله بالا اومده) امتحان كنيد، طوري كه بين ديـــش و منبع پارازيت قرار گيره،در جايي كه تا حد ممکن در يک طرفش يا ديوار يا کولر باشه که از يک سمت حداقل پارازيت مسدود بشه.

عكس 1 : در يك ساختمان محل‏هاي فرضي نصب ديش كه با A , B , C در شكل زير مشخص شده‏اند را مشاهده ميكنيد. همچنين نحوه دريافت سيگنال از ماهواره و دكل فرستنده پارازيت كه امواج را بطور افقي منتشر ميكنند در شكل مشخص شده است.محلهاي A و B چون جلوي آنها هيچ مانعي وجود ندارد هم سيگنال ماهواره‏اي را دريافت ميكند و هم امواج پارازيت را،

ولي اگر خوب دقت كنيد محل C با مقداري فاصله از يك مانع سخت(ديوار) بنحوي قرار گرفته كه به راحتي سيگنال ماهواره را دريافت مي‏كند بدون اينكه امواج پارازيت روي آن تاثيري داشته باشد.
با توجه و دقت به عكس زير مي‏توانيم ديش خود را در محلي با فاصله مناسب، در پناه يك مانع سخت بزرگ مانند ديوار،ساختمان يا كولر قرار دهيم تا امواج پارازيت به آن برخورد نكند. البته لازم بذكر است كه اگر محل C را به محل D منتقل نماييم، روي دريافت سيگنال از ماهواره تاثير ميگذارد ،پس بايد سعي كنيم تا فاصله لازم را از مانع سخت رعايت كنيم.

1

به عكس الف.1 دقت كنيد و محل قرار گرفتن ديش خود بنده را خوب ببينيد:

الف.1

البته اگر شما چنين محل مطمئني را هم پيدا نكرديد مهم نيست چون ميتونيد فقط جهتي كه امواج پارازيت از آنسو ارسال ميشند را ببنديد و ديش خود راكنار ديوار يا كولر يا هر مانع سخت ديگه‏اي قرار بدهيد. با توجه به عكس ب.1 كاملن متوجه خواهيد شد كه منبع ارسال پارازيت نسبت به ديش از سمت چپ و غرب بوده كه با قرار دادن ديش در جوار اين كولر نازنين تونستم به كل مشكل پارازيت را در اين مورد هم حل كنم.

ب.1

عكس ج.1 روش استفاده از دو ديش روبروي هم رانمايش و توضيح ميدهد. (توضيح اينكه اين روش همان روش مانع سخت است كه شما بجاي ديش از كولر،توري يا هر مانع سخت ديگري هم مي‏توانيد استفاده كنيد) استفاده از یک دیش (بدون LNB) جلوی دیش اصلی با فاصله حدودی بین نيم تا 1متر (به نحوی که گودي دیش ها به سمت هم باشد). توجه کنید دیشی که جلوی دیش اصلی می گذارید،نسبت به مركز ارسال پارازيت باید مایل به همان سمت باشد.

ج.1

عكس زيباي د-1 را « مريم » خانم گرامي از اصفهان فرستادند كه بنظر خودم واقعن جالب و ابتكاري بود.ابتكار جالب ايشان در بكار بردن روش ديش اضافي بعنوان مانع سخت و استفاده از دم دست ترين وسايل موجود براي مقابله با امواج پارازيت.

د.1

عكس خوب ذ-1 همراه با توضيحات كامل توي عكس توسط « احمد » گرامي ارسال شده. ايشان با استفاده از روش ديش بعنوان يك مانع سخت و خلاقيت خودشان توانستند مشكل پارازيت را حل كنند.

ذ.1

تصاوير چ.1 و ح.1 هم بنوعي همان روش استفاده از مانع سخت است با اين تفاوت كه در اين روش از 2 سيم ارت هم استفاده شده.اين كه آيا واقعن اين سيمها كمكي به حل مشكل ميكنند يا اينكه كار اصلي را 4پايه قرار گرفته در كنار ديش بعنوان يك مانع سخت انجام ميدهد براي خود من هنوز جاي سئوال است، ولي چون بعنوان يك روش كارآمد مورد استفاده قرار گرفته و از آن نتيجه مورد نظر هم گرفته شده،خدمت دوستان عزيز ارائه ميگردد.

چ.1

ح.1

با توجه و دقت به عكسهاي 2 ، 3 ، 4 و 5 ميتونيد بخوبي متوجه بشيد كه حتا مي‏توانيد از ديوار،كولر،حصارهاي توري فلزي يا سيمي يا هرچيز مشابه آنها بعنوان مانع سخت استفاده كنيد و از شر پارازيت راحت بشيد.و اما عكس شماره 2 را «آرتين» گرامي فرستادند كه بخوبي توانستند با استفاده از توري از شر پارازيت راحت بشوند. با سپاس فراوان بخاطر تمامي زحمات دوست خوبم « آرتين » كه در زمان نبودن من،بخوبي و حتا بهتر از خودم پاسخگوي مشكلات و سئوالت دوستان بوده‏اند.

عكس و توضيحات خوب ايشان را بدون كم و كاستي ميگذارم :

توري 1 براي کانالهاي pmc -iran tv market بود

توري 2 براي gem – farsi1 -bbc-voa با فرکانس قبليش بود.

توري 3 براي mi tv- iran music -tv persia

البته عزيزان ممکنه منطقه اي که شما هستيد فرق کنه فقط بايد بگم حتي 1 سانتي متر بالا و پايين کردن توري تاثير داره بايد با دقت انجام بدين. در ضمن هر چقدر توريها به ديش نزديک بشن تاثيري نداره بايد بين 1 تا 1.5 متر فاصله باشه تا ديش و اگر دقت کنيد توري شماره 3 حدود نيم متر فاصله داره با توري 1و2

2

عكس 2.ب را « آرتين » گرامي براي روشنتر شدن و توضيح بيشتر در مورد عكس 2 فرستادند. این 1 عکسه که خودم بر اساس اون چیزایی که فهمیدم و چطوری پارازیت باعث میشه وارد چشم ال ان بی بشه و از کجاها میاد رو نشون داده. کادرهای مستطیلی شکل ناحیه هایی هست که امواج برخورد میکنه م منعکس میشه خطهای سیاه امواج هستند خطهای سفید برگشت از دیش به چشم ال ان بی هست. حالا هر چقدر نزدیک به محل ارسال باشید ممکنه از بالا هم برخورد داشته باشه که اون موقع تقریبا کاری نمیشه کرد. بسته به نوع ارسال و چگونگی دستگاه هم مهمه.

ب.2

عكس شماره 2.ج فرستادهشده توسط « پرهام » عزيز است كه با استفاده از روش توري و كمي ابتكار از طرف خودشان تونستند از پس مشكل پارازيت بربيايند.توضيحات خود ايشان: با استفاده از روش توري تونستم 100درصد كانالها را رفع پارازيت كنم. الان تمام كانالها را دارم . براي آن دسته از دوستان كه بخوان بدونن ميگم كه منطقه ما پونك هستش و انواج پارازيت از سمت كوههاي دانشگاه علوم تحقيقات ارسال ميشه من توري را بين اين جهت و ديش گذاشتم و با كمي وقت و دقت تونستم تمام كانالها را با اينكه هوا ابري بود بگيرم. من از قفسه هاي فلزي استفاده كردم و همه ميتونن با هزينه كم (7، 8 هزار تومان) اين كار را انجام بدن .چون انعطاف اين روش بسيار زياده و توري را ميتوانين به هر شكلي ،با توجه به موقعيت ديش دربياوريد.

ج.2

3

4

ب.4

همچنين درصورت امكان ميتونيد ديشتان را توي بالكن يا در حياط خانه يا اگر حياط شما داراي استخر هست آن را توي استخر(البته خالي) قرار بدهيد،البته اگر مثل خود بنده توي آپارتمان زندگي نمي‏كنيد.

5

عكسهاي 6(ب،ج و د) قديمي‏ترين و اولين روش ميارزه با پارازيت را نشان ميده كه البته اين روش در چند سال گذشته كاربرد زيادي داشت و حتا هم اكنون نيز در مناطقي كه شدت پارازيت در آنها نسبتن كمتر و ضعيفتره قابل استفاده و اطمينانه.

6

ب.6

ج.6

اين هم نتيجه كار

اين هم همان روش قبل از زاويه‏اي ديگر:

د.6

عكس شماره 7 نيز يكي از روشهاي اوليه و قديمي مبارزه با پارازيته كه در اين روزها با توجه به شدت و منابع مختلف و متعدد ارسال امواج بعيد ميدونم كارآيي قديم خودش را داشته باشه. البته شما ميتونيد از فيتورهاي قديمي آلومينيومي(استوانه‏‏اي و تو خالي) كه براي LNBهاي C.Band يا K.U در ريسيورهاي آنالوگ استفاده ميشد يا چيزي شبيه به آنها هم استفاده كنيد. فقط توجه داشته باشيد هيچگاه قسمت انتهايي LNBتان در هر حالتي بايد باز بماند.

7
عكسهاي شماره 18(ب-ج-د) روش استفاده از قوطي تن ماهي:

شخصن اين روش را در 2 مورد استفاده و از آن نتيجه خوبي گرفتم،

هرچند در چند مورد ديگه هيچ نتيجه‏اي نداشت، كه فكر ميكنم علت آن بخاطر مسير ارسال پارازيتها باشد.

1- يك قوطي تن ماهي را از دوطرف دربهايش را جدا كنيد.

2- قوطي را از سر (( ال ان بي‌‌ )) و دور آن قرار دهيد تا مانع رسيدن امواج پارازيت كه به صورت افقي مي آيند بشه

3- براي ايستادن قوطي مي تونيد اون رو بين سه ميله نگهدارنده (( ال ان بي )) گير بديد.

در ضمن بگم با قوطي كنسرو و يا رب نميشه چون ضخامت ورق اونها كمتر هست و همچنين ابعادشون هم مناسب نيست !
8
ب.8
ج.8
عكس شماره 9 و ب.9 در اين روش (كه البته دروغ چرا،خودم هنوز امتحانش هم نكردم) شما با قرار دادن 3عدد آهنرباي بلندگوي پرايد يا هر بلندگوي سوخته ديگه‏اي در زير هر پايه ديش به جنگ امواج مزاحم ميرويد. البته تعدادي از دوستانم از اين روش جواب خوب و درخور توجهي گرفتند ولي شخصن نظر خاصي در موردش ندارم.
9
ب.9
عكس شماره 10 و ب.10 نيز يكي از روشهاي ابداعي براي مبارزه با اموج پارازيته،كه بايد از CDهاي NoName استفاده كنيد و اگر اينگونه CD را نتونستيد پيدا كنيد بايد لايه رنگي روي CDها را پاك كنيد و بعد دقيقن همانند شكل‏هاي زير با استفاده از چسب قطره‏اي كف ديش قرار دهيد. توجه كنيد: فاصله CDها در عكس شماره 10 از يكديگر 2-3 CM بايد باشد.
10
ب.10
كشيدن و بستن توري در اطراف LNB:
كمي توري سيمي را در انتهاي 3پايه ديش ،درست در محل اتصال به فيتور LNB ببنديد،همانند روش فويل آلومينيومي.

خيس كردن ديش:
ريختن 2-4 ليتر آب روي تمام سطح و پايه‏هاي ديش.

تغيير اندازه ميله بالايي ديش:
ميله بالايي ديش را اندکي تغيير دهيد ميدونم امکان داره قدرت سيگنال پايين بياد مثلا بشه 45% ولي در عين ناباوري مي بينيد که مقدار پارازيت کمتر ميشه، در پارازيت زياد فکر قدرت بالا نباشيد زيرا هر چه ديش دقيق تر باشد به مرکز و قلب پارازيت نزديک تر مي شويد.

استفاده از جريان برق با ولتاژ پايين:
شما مي توانيد يک جريان برق 12 ولت را به ديش متصل نمائيد ، اين برق مي تواند توسط يک ترانس 12 ولت تامين شود . با اينکار قدرت دريافت امواج توسط ديش بيشتر خواهد شد .

ساخت اتاقك با برزنت يا ايرانيت:
يك اتاقک کوچک با برزنت يا ايرانت براي ديش خود بسازيد .حتي الامکان از عايق در ساخت آن استفاده کنيد،ميتوانيد چنين اتاقکي را با حداقل هزينه بسازيد.
در ادامه هم عكسهاي منابع ارسال پارازيت نصب شده در برج ميلاد را ميگذارم تا بدانيد و آگاه شويد كه يكي از مراكز اصلي ارسال پارازيت كجاست،جايي كه زماني قرار بود همانند برج معروف CN Tower تورنتو كانادا، نماد شهر تهران يا بقول خود مهندس كرباسچي يادگاري بجاي مانده از ايشان باشه كه با توجه به گذشت زمان و انتقال مستقيم ايشان از دفتر و صندلي رياست شهرادري تهران به بند و تخت زندان اوين، اين برج هم تغيير كاربري داد و در حال حاضر بجاي اينكه نماد شهر تهران باشه نماد سانسور و خفقان شده.

سه عکس زير مربوط میشوند به تجهیزات مشابه نصب شده روی دکل مخابراتی نیروی انتظامی در محوطه ورزشگاه دستجردی ( پاس ) واقع در شهرک اکباتان( فاز یک) در غرب تهران.

منبع عكسها: بلاگ
navidazadi

عكس زير مربوط ميشود به دكل ارسال پارازيت در شاهين شهر اصفهان كه توسط دوست عزيزم « آرتين » گرامي تهيه شده است. دقیقا دکل بیسیم داخل خود سپاه و چون از نزدیک نمیشد عکس بگیرم به ناچار با موبایل از دور عکس گرفتم همون دستگاههای بالای برج میلاد بودند.این لینک عکس و تابلوی سپاه که عزیزان اصفهانی به خصوص شاهین شهری میتونن منبع رو شناسایی کنند و جلوی اون رو بگیرند. اضافه کنم دوستانی که در شهرهای کوچکتر هستند مثل شاهین شهر و شهرهای اطراف هر استان باید بدونند این دستگاهها فقط در سپاه و حوزه های مقاومت نصب میشه. ولی در مرکز استانها به خاطر وسعت جاهایی نصب میشه که دور از چشم و محافظت شده باشند.

سفره هفت سین از کجا آمد ؟


هفت‌سین سفره‌ای است که ایرانیان هنگام نوروز می‌آرایند. آنچه که در این سفره قرار می‌گیرد، باید دارای هفت خصوصیت زیر باشد:
پارسی باشد؛
با بند واژهٔ «س» آغاز شود؛
ریشهٔ گیاهی داشته باشد؛
خوردنی باشد؛
اسم مرکب نباشد؛
برای بدن سودمند باشد؛

بنابراین هر آنچه که دارای این ویژگی‌ها نباشد - اگر چه با بندواژهٔ «س» هم آغاز شده باشد - نمی‌توان جزء هفت سین به حسابش آورد. در زبان پارسی، تنها هفت چیز هستند که این ویژگی‌ها را دارا هستند:
سیر : به نام و عنوان اهورامزدا
سیب: به نام و عنوان سپندارمذ (اسفند)
سبزی: به نام فرشتهٔ اردیبهشت
سنجد : به نام فرشتهٔ خرداد
سرکه: به نام فرشتهٔ امرداد
سمنو : به نام فرشتهٔ شهریور
سماق: به نام فرشتهٔ بهمن

هرچند که در سفرهٔ هفت سین باید به هرحال هفت جزء که با آوای «سین» آغاز می‌شوند (نمادی از «سپنتا») چیده شود، ولی برای زینت و چیدمان دلپذیرتر سفرهٔ هفت سین، تقریباً همهٔ خانواده‌های ایرانی اجزاء دیگری هم در سفره می‌چینند و در آرایش و رنگامیزی سفره شان نهایت خوش سلیقگی را اعمال می‌کنند.

آینه و کتابی مقدس در کنار آن هم از اجزائی است که تقریباً در هر سفرهٔ هفت سینی چیده می‌شود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره می‌گذارند.
در کشورهای مختلف هفت سین‌های متفاوتی پهن می‌شود، سفره هفت سینی که امروزه بیشتر مرسوم است داری هفت مورد از چیزهای مانند:
سبزه
سنجد
سیر
سماق
سرکه
سمنو
سیب
سپند (اسفند)


در سفره مرسوم است، میوه، گل، شیرینی‌های سنتی، ماهی قرمز، سبزی خوردن، کتاب آسمانی، دیوان شاعران، و آینه قرار دهند. نهادن ماهی قرمز ، این میهمان همه ساله سفره هفت سین بسیاری از خانواده های ایرانی که کوچک‌تر ها خیلی به آن علاقه دارند، بر سفره هفت‌سین بنیانی فرهنگی دارد. ماهی قرمز، تاریخی چند هزارساله را پشت سر نهاد تا به عنوان قدیمی‌ترین ماهی خانگی یا زینتی به حوض خانه‌های مردم و آب نماهای عمومی راه یافته است و مهمان کوچک نوروزی سفره‌های هفت‌سین ایرانیان شده است.ماهی‌قرمز نماد برج «حوت » یا «برج ماهی» در « گاهشماری هجری شمسی بُرجی » است که سال ها به طور غیر رسمی در ایران رواج داشت و در سال 1289 هجری خورشیدی، طبق ماده 3 محاسبات عمومی ( مطابق دوم حوت 1289 ) دوره دوم مجلس شورای ملی، تقویم رسمی ایران شد و تا سال 1304 که گاهشماری هجری خورشیدی فعلی جایگزین آن شد، رسمیت داشت و در افغانستان هنوز متداول است.نام ماه‌های « گاه‌شماری هجری شمسی برجی » برگرفته از نام 12 صورت فلکی منطقة‌البروج است و از همین روی « بُرج » نامیده شده اند. نام برج های دوازده‌گانه به ترتیب عبارت بودند از : «حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت ». اگرچه این نام‌ها عربی هستند اما ریشه کاملا ایرانی دارند و در برخی ار متون کهن که آگاهی‌هایی از ایران باستان به ما می دهند، می‌توان نام های ایرانی این برج‌های دوازده‌گانه و نگاه ایرانیان به آن‌ها را به خوبی دریافت. برای نمونه در کتاب « بندهش » که متنی به زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی) است، در بخش دوم با عنوان «درباره فراز آفریدن روشنان» درباره برج‌های دوازه‌گانه می خوانیم: «اورمزد در میان آسمان و زمین روشنی را آفرید. [نخست] ستارگان اختری و نیز نااختری را ، سپس خورشید را [آفرید] . چنین گوید: نخست سپهر را آفرید و ستارگان اختری را بر آن گماشت. [ستارگان] مایه‌ور این دوازده اند که نامشان بره، گاو، دوپیکر، خرچنگ، شیر،خوشه، ترازو، کژدم، نیم اسپ، بز، دلو و ماهی است ... ». البته در متون گوناگون به جای « خوشه » از « دوشیزه »، به جای «دلو» از «آبریز» یا «سقا» یا «دول»، به جای «نیم اسب» از «کمان» یا «قوس» و به جای «ماهی» از «دو‌ماهی» نیز استفاده می شود. در انتخاب ماهی قرمز يا Gold fish به عنوان نماد برج حوت و نهادن بر سر سفره هفت‌سین نیز دو علت بیش از همه مهم بوده است: نخست مقاومت بیشتر ماهی‌قرمز نسبت به عوامل نامساعد محیطی و پرورش آسان‌تر در مقایسه با انواع دیگر ماهی‌های زینتی و دوم رنگ جذاب قرمز نارنجی ( گاه با خال های سفید یا سیاه ) و تنوع شکل ظاهری. به نظر می رسد که رنگ «سرخ» این ماهی به عنوان نماد یا نشانه مهر، پیروزی، شادی، سرزندگی و برکت معنا می یابد. چنان که اهمیت رنگ قرمز در دیگر سنت‌های نوروزی نیز دیده می‌شود که از آن میان می‌توان به مواردی همچون « روبان سرخ » که بر میان سبزه‌نوروزی می بندند، «تن‌پوش سرخ» حاجی فیروز، نصب «پارچه قرمز» بر سردر خانه‌ها در برخی از نقاط تاجیکستان، جشن نوروزی « گل سرخ » در بلخ افغانستان، به پیشواز نوروز رفتن با آتش جشن چهارشنبه سوری (/ سرخی) و طلب « سرخی » از آتش پاک، و همچنین نهادن «سیب سرخ» بر سر سفره هفت‌سین، اشاره نمود. نکته مهم دیگر این که بسیاری از هشدارهایی که معمولا در آستانه نوروز درمورد خطر بیماریزا بودن ماهی های قرمز توسط رسانه های غیر مسئول و افراد غیرکارشناس منتشر می شود پایه و بنیاد کارشناسی و علمی ندارد.

رقصیدن جوانان در جلوی ماشین نیروی انتظامی در چهارشنبه سوری - عکس