وبلاگ اقتصاد پویا - لحظاتی قبل کانال 10 تلویزیون اسرائیل در یک خبر فوری اعلام کرد که حسین شریعتمداری ( مدیر مسئول روزنامه کیهان ایران) به کشور اسرائیل پناهنده شده است و سپس یک مصاحبه کوتاهی را هم از وی پخش کرد که در این مصاحبه حسین شریعتمداری درحالیکه لباس مذهبی یهودیان را پوشیده بود چندین بار بحالت سجده بروی زمین نشست و خاک اسرائیل را بوسید و در ادامه به سوالات خبرنگاران پاسخ داد .
اولین سوالی که از حسین شریعتمداری پرسیده شد این بود که چرا به کشور اسرائیل پناهنده شده است ؟
حسین شریعتمداری در حالیکه پرچم رومیزی اسرائیل را در دست گرفته بود و آنرا می بوسید با زبان عبری فریاد زد " زنده باد اسرائیل . زنده باد اسرائیل " و سپس خطاب به خبرنگاران گفت که : من از امروز به هویت واقعی ام بازگشتم پس منبعد من را بجای حسین شریعتمداری ( که یک اسم و هویت جعلی بود ) با اسم واقعی ام ، گیدعون شارون صدا بزنید .
وی همچنین در ادامه گفت که : اسرائیل سرزمین اجدادی من است ، من از یهودیان ایران بودم که بدلیل فضای یهود ستیزانه حاکم بر آن کشور ، که از گذشته تاکنون وجود داشته است مجبور شدم در دوران کودکی دینم را به اسلام ( و مذهب تشیع ) تغییر بدهم و تظاهر به اسلامگرایی بکنم ، اما یهوه شاهد است که همیشه جسم و روحم با اسرائیل و قوم یهود بوده است و همیشه آرزو میکردم تا بتوانم قبل از مرگم به سرزمین اجدادی ام ، اسرائیل بازگردم و در این سرزمین مقدس لحظات پایانی عمرم را بگذرانم و بعد از مرگم هم ، جسدم در کنار معبد سلیمان دفن شود . تا اینکه بالاخره الطاف یهوه و ملت و دولت بزرگ اسرائیل شامل حالم شد و من توانستم به آرزوی دیرینه ام برسم و قدم بر خاک مقدس اسرائیل بگذارم .
دومین سوالی که از گیدعون شارون ( حسین شریعتمداری سابق ) پرسیده شد این بود که وی چگونه توانسته است تا امروز هویتش را مخفی نگه دارد و چطور توانسته است که تا سطوح بالای مقامات جمهوری اسلامی نفوذ کند و پست های مهمی را هم بدست بیاورد ؟
گيدعون شارون ( حسین شریعتمداری سابق ) در پاسخ به این سوالات گفت که : من از دوران کودکی تاکنون دو شخصیت مجزای مسلمان ، یهودی داشته ام و برای اینکه دینم ، اعتقاداتم و هویتم آشکار نشود همیشه سعی میکردم از مسلمانان ، مسلمان تر و شیعه تر ( در گفتار و عمل ) و ضد یهود تر (فقط در گفتار ) باشم تا کسی به من شک نکند . اما در پاسخ به قسمت دوم سوالتان باید بگویم که من هیچگاه ارتباطم با اسرائیل قطع نشده است بطوریکه از دوران کودکی تا الان همیشه پس اندازهایم را جمع میکردم و در پایان سال آنرا برای کمک به اسرائیل میفرستادم و همچنین ارتباط رسمی و سازمانی من با اسرائیل از سن 20 سالگی آغاز شد و توسط سازمان موساد ماموریت گرفتم تا در غالب یک جوان مسلمان دوآتشه و ضد یهود در انجمن ها و ائتلاف های اسلامی نفوذ کنم و به جمع آوری اطلاعات بپردازم و در این راستا هم چند بار توسط ساواک دستگیر شدم و به زندان رفتم و در زندان هم توانستم در باند هاشمی رفسنجانی ، موتلفه اسلامی ، مجاهدین خلق و نهضت آزادی نفوذ کنم و بعد از تخلیه اطلاعاتی آنها و همکاری با ساواک از زندان آزاد شوم ، بعد از انقلاب هم که روحانیون و اسلامگرایان بر سر کار آمدند من توانستم بخاطر رابطه ای که از قبل با آنها داشتم سریعا در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نفوذ کنم و سوابق قبل از انقلاب خودم در ساواک و کمیته مشترک را امحا نمایم و همچنین توانستم با بکارگیری همان تاکتیک اسلامگرایی یهود ستیزانه افراطی سریعا به سطوح بالای حکومت نفوذ کنم و اطلاعات ذی قیمتی را هم بدست بیاورم که تمامی آن اسناد و مدارک را بنا به ماموریتم در اختیار سازمان موساد گذاشتم و از زمانی هم که بعنوان مدیر مسئول روزنامه امنیتی کیهان منصوب شدم همیشه سیاستم این بود که همه را به جان همه بیاندازم و فضای کشور را بسمت یک فضای امنیتی بکشانم تا جمهوری اسلامی نتواند در عمل بفکر حمله به کشور اسرائیل و منافع قوم یهود بیافتد .
در مورد بر بروی کار آمدن محمود احمدی نژاد هم من نقش اساسی را بعهده داشتم ، چه در مورد مشاوره دادن به بیت رهبر جمهوری اسلامی و چه در مورد توجیه کردن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران . و خواسته ام هم این بود که با روی کار آمدن یک شخص ضد یهودی مثل احمدی نژاد ، اسرائیل راحتر بتواند سیاست مصالحه و تنش زدایی اش را با اعراب در پیش بگیرد و همچنین بتواند سریعتر بحرانهای امنیتی اش را حل کند و بدین ترتیب بود که محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری دوره نهم و سپس دوره دهم منصوب شد و سیاست های یهود ستیزانه اش توانست کمک های شایانی را به دولت و ملت بزرگ اسرائیل بکند ولی متاسفانه در ماههای اخیر احمدی نژاد تحت تاثیر افکار دوست و مشاور نزدیکش ، اسفندیار رحیم مشائی قرار گرفت و سیاست ضدیتش با یهود و اسرائیل را کمرنگ کرد که من هم برای مقابله با این انحراف خطرناک ( از مسیر ضدیت با یهود ) ، بحث جریان انحرافی را در روزنامه کیهان مطرح کردم تا از این طریق بتوانم احمدی نژاد و تیمش را تحت فشار بگذارم و مجبور به بازگشت به سیاست قبلی شان بکنم که متاسفانه اطرافیان احمدی نژاد روی من حساس شدند و سعی کردند سابقه من را دربیاورند که در این زمان از طرف سازمان موساد به من اطلاع داده شد که هر چه زودتر باید ایران را ترک کنم و بدین ترتیب عملیات نجات من در دستور کار موساد قرار گرفت و به من گفته شد که به بهانه سخنرانی در مورد فتنه 88 به شهر آبادان بروم که من هم رفتم و در آنجا هم برای امت حزب الله سخنرانی ای را در مورد زوایای آشکار و پنهان فتنه 88 ایراد کردم و در مسیر بازگشت به هتل یک sms رمزی برای من فرستاده شد که متنش این بود " امشب ساعت 9 ، مرغان دریایی از اسکله ( بندر آبادان ) مهاجرت میکنند " که بعد از خواندن این پیام و با رعایت تمامی جوانب احتیاط در راس ساعت 9 شب خودم را به نقطه مورد نظر رساندم و در آنجا با سه قایق موتوری تندرو از یگان تکاوری شایتت 13 مواجه شدم که منتظر من بودند . پس از اینکه سوار قایق شدم سریعا بسمت آبهای آزاد حرکت کردیم و در فاصله 20 کیلومتری قطر هم از قایق تکاوران شایتت 13 به یک قایق ماهیگیری منتقل شدم و در آنجا به من یک پاسپورت و چند کارت شناسایی جعلی داده شد و سپس با آن قایق ماهیگیری بسمت ساحل قطر حرکت کردیم و در ساحل هم توسط یک خودروی پلاک سیاسی بسمت فرودگاه دوحه و از آنجا هم با یک هواپیمای جت خصوصی به تل آویو منتقل شدم و بدین ترتیب ماموریت 40 ساله من در ایران به اتمام رسید و من به سرزمین موعود بازگشتم و هم اینک هم در کنار شما عزیزان هستم .
در این لحظه گيدعون شارون ( حسین شریعتمداری سابق ) در حالیکه با حاضران ابراز احساسات میکند از روی صندلی بلند میشود و با زبان عبری فریاد میزند درود بر اسرائیل و درود بر قوم برگزیده یهود و سپس سالن کنفراس را ترک میکند و خبرنگارانی را که از این ماجرا همچنان در بهت و حیرت فرو رفته اند را تنها میگذارد .
اولین سوالی که از حسین شریعتمداری پرسیده شد این بود که چرا به کشور اسرائیل پناهنده شده است ؟
حسین شریعتمداری در حالیکه پرچم رومیزی اسرائیل را در دست گرفته بود و آنرا می بوسید با زبان عبری فریاد زد " زنده باد اسرائیل . زنده باد اسرائیل " و سپس خطاب به خبرنگاران گفت که : من از امروز به هویت واقعی ام بازگشتم پس منبعد من را بجای حسین شریعتمداری ( که یک اسم و هویت جعلی بود ) با اسم واقعی ام ، گیدعون شارون صدا بزنید .
وی همچنین در ادامه گفت که : اسرائیل سرزمین اجدادی من است ، من از یهودیان ایران بودم که بدلیل فضای یهود ستیزانه حاکم بر آن کشور ، که از گذشته تاکنون وجود داشته است مجبور شدم در دوران کودکی دینم را به اسلام ( و مذهب تشیع ) تغییر بدهم و تظاهر به اسلامگرایی بکنم ، اما یهوه شاهد است که همیشه جسم و روحم با اسرائیل و قوم یهود بوده است و همیشه آرزو میکردم تا بتوانم قبل از مرگم به سرزمین اجدادی ام ، اسرائیل بازگردم و در این سرزمین مقدس لحظات پایانی عمرم را بگذرانم و بعد از مرگم هم ، جسدم در کنار معبد سلیمان دفن شود . تا اینکه بالاخره الطاف یهوه و ملت و دولت بزرگ اسرائیل شامل حالم شد و من توانستم به آرزوی دیرینه ام برسم و قدم بر خاک مقدس اسرائیل بگذارم .
دومین سوالی که از گیدعون شارون ( حسین شریعتمداری سابق ) پرسیده شد این بود که وی چگونه توانسته است تا امروز هویتش را مخفی نگه دارد و چطور توانسته است که تا سطوح بالای مقامات جمهوری اسلامی نفوذ کند و پست های مهمی را هم بدست بیاورد ؟
گيدعون شارون ( حسین شریعتمداری سابق ) در پاسخ به این سوالات گفت که : من از دوران کودکی تاکنون دو شخصیت مجزای مسلمان ، یهودی داشته ام و برای اینکه دینم ، اعتقاداتم و هویتم آشکار نشود همیشه سعی میکردم از مسلمانان ، مسلمان تر و شیعه تر ( در گفتار و عمل ) و ضد یهود تر (فقط در گفتار ) باشم تا کسی به من شک نکند . اما در پاسخ به قسمت دوم سوالتان باید بگویم که من هیچگاه ارتباطم با اسرائیل قطع نشده است بطوریکه از دوران کودکی تا الان همیشه پس اندازهایم را جمع میکردم و در پایان سال آنرا برای کمک به اسرائیل میفرستادم و همچنین ارتباط رسمی و سازمانی من با اسرائیل از سن 20 سالگی آغاز شد و توسط سازمان موساد ماموریت گرفتم تا در غالب یک جوان مسلمان دوآتشه و ضد یهود در انجمن ها و ائتلاف های اسلامی نفوذ کنم و به جمع آوری اطلاعات بپردازم و در این راستا هم چند بار توسط ساواک دستگیر شدم و به زندان رفتم و در زندان هم توانستم در باند هاشمی رفسنجانی ، موتلفه اسلامی ، مجاهدین خلق و نهضت آزادی نفوذ کنم و بعد از تخلیه اطلاعاتی آنها و همکاری با ساواک از زندان آزاد شوم ، بعد از انقلاب هم که روحانیون و اسلامگرایان بر سر کار آمدند من توانستم بخاطر رابطه ای که از قبل با آنها داشتم سریعا در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی نفوذ کنم و سوابق قبل از انقلاب خودم در ساواک و کمیته مشترک را امحا نمایم و همچنین توانستم با بکارگیری همان تاکتیک اسلامگرایی یهود ستیزانه افراطی سریعا به سطوح بالای حکومت نفوذ کنم و اطلاعات ذی قیمتی را هم بدست بیاورم که تمامی آن اسناد و مدارک را بنا به ماموریتم در اختیار سازمان موساد گذاشتم و از زمانی هم که بعنوان مدیر مسئول روزنامه امنیتی کیهان منصوب شدم همیشه سیاستم این بود که همه را به جان همه بیاندازم و فضای کشور را بسمت یک فضای امنیتی بکشانم تا جمهوری اسلامی نتواند در عمل بفکر حمله به کشور اسرائیل و منافع قوم یهود بیافتد .
در این لحظه گيدعون شارون ( حسین شریعتمداری سابق ) در حالیکه با حاضران ابراز احساسات میکند از روی صندلی بلند میشود و با زبان عبری فریاد میزند درود بر اسرائیل و درود بر قوم برگزیده یهود و سپس سالن کنفراس را ترک میکند و خبرنگارانی را که از این ماجرا همچنان در بهت و حیرت فرو رفته اند را تنها میگذارد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر