آیا بجز مبارزه مسلحانه روش کارآمد دیگری باقی مانده است ؟

در این 30 ساله حکومت اسلامی مبارزان تمامی روشها ازجمله شرکت گسترده در انتخابات و تحریم انتخابات و راهپیمایی های آرام و مسالمت آمیز ( که همیشه سرکوب شدند ) و پخش شبنامه و دیوار نویسی و شعار دادن از پشت بامها و تحریم اجناس شرکتهای طرفدار رژیم و …… را انجام دادند و نتنها هیچ کدام جواب نداد بلکه رژیم با خشونت هر چه بیشتر سرکوبش کرد . چرا ؟ چون رژیم میداند این مبارزات بدون خشونت هیچ هزینه ای برایش ندارد پس برای چه بیاید و به معترضان امتیاز بدهد با خیال راحت سرکوبشان میکند و بقول سردار سرتیپ پاسدار عبدالله عراقی ( فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران ) : خفه کردن این راهپیمایی ها ( اعتراضات بعد از 22 خرداد 88 ) برای ما دستگرمی بود !!!
بعضی از افراد میگویند مبارزه مسلحانه جواب نمیدهد مگر مجاهدین خلق و فداییان خلق و احزاب کرد و عرب و بلوچ و غیره مبارزه مسلحانه نکردند پس چرا به اهدافشان نرسیدن . اولا به این دوستان عرض کنم این گروهها برای چه جنگیدن ؟ آیا برای آزادی وطن و آزادی ایرانیان جنگیدن یا برای پیشبرد ایدئولوژی حزبیشان و یا برای خود مختاری و تجزیه طلبی ؟! کدام یکی از آنها هدفشان بخاطر عزت و سربلندی ایران و ایرانیان بود . خب مشخص است وقتی هدف جزئی نگر و معطوف به اقلیتها باشد دیگران هیچ اهمیتی به آن نمیدهند وبرای همین حکومت اسلامی به راحتی و با تمرکز نیروهای سرکوبگرش آنها را ساکت میکند ولی اگر جوانان آزادیخواه وطن برای رهایی کشور عزیزمان ایران و هموطنان غیور و شجاعمان به صورت هدفمند ( نه جنگ کور و بی هدف ) دست به مبارزه مسلحانه بزنند و نه فقط در یک یا چند نقطه بلکه در کل کشور. این رژیم منحوس در کمتر از چند ماه چنان سرنگون خواهد شد که تمام یاران غارش هم یک شبه رنگ عوض خواهند کرد .
این دوستان عنوان میکنند خب فرض کنیم ما مبارزه مسلحانه را قبول کردیم اسلحه و مهمات را از کجا تهیه کنیم به ایشان عرض میکنم اسلحه و مهمات ما در دست نیروهای مسلح رژیم است و لزومی ندارد حتما به پادگانها حمله کنیم اسلحه در دست همه ماموران نیروی انتظامی به وفور موجود است و آیا 5 یا 10 نفر توان خلع سلاح کردن یک یا دو مامور را ندارند !!!
باز این دوستان عنوان میکنند خب اسلحه هم بدست آوردیم حالا با چه کسانی باید بجنگیم ؟ اینکه دیگر اظهر من الشمس است . همانطور که گفتم مبارزه ما باید کاملا هدفمند باشد و خون از بینی هیچ فرد عادی غیر مسلح نریزد ما باید سرهای رژیم را بزنیم و بگفته یک ضرب المثل چینی : بعد از قطع شدن سر مار بقیه بدنش یک طنابی بیش نیست ! . آیا کسی در جنایتکار بودن فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی و سران وزارت اطلاعات و سازمانهای امنیتی و افرادی مثل سعید مرتضوی و حسن دهنوی ( قاضی حداد ) و حسین شریعتمداری و روح الله حسینیان و مصباح یزدی و جنتی و احمد خاتمی و خامنه ای و احمدی نژاد و …… تردیدی دارد . باور بفرمایید الان 30 سال از انقلاب فاشیستی اسلامی میگذرد و دیگر در بین سران و بدنه این حکومت آن روحیه مرگ طلبی( بگفته خودشان شهادت طلبی !!!! ) اصلا وجود ندارد و همه شان الان به راحتی و رفاه رسیده اند و اصلا دوست ندارند این زندگی را رها کنند و بروند آن دنیایی که هیچ چیزش را ندیده اند و دوباره از صفر شروع کنند . بعد از اولین اعدامهای انقلابی سران حکومت... ممکن است فضای کشور امنیتی شود ولی بعد از چند هفته همشان خواهند برید و عملا رابطه سر حکومت از بدنه اش جدا میشود و بسیاری از افراد رژیم به مردم خواهند پیوست در این هیچ تردیدی نیست و این آغاز پایان رژیم است و بعد از آن شاهد خواهیم بود که سران رژیم چگونه از کشور فرار خواهند کرد و بعد از آن یک دولت موقت توسط تکنوکراتها ایجاد شود و یک مجلس نخبگان پیش نویس قانون اساسی را تهیه کند که بر پایه منشور حقوق بشر و دموکراسی به معنای واقعی باشد و بهترین ساختار حکومت هم جمهوری دموکراتیک شبیه فرانسه و یا آمریکا است ( چون سلطنت شاه و شیخ جوابش را پس داده است ) و دو مجلس شورای ملی و مجلس نخبگان ( مهستان یا سنا ) بر تمامی ارکان حکومت نظارت کامل داشته باشد و دین از حکومت جدا شود و مردم بتوانند در این فضای پر از آزادی به رفاه و آرامش برسند .
به امید آزادی هر چه زودتر ایران عزیز از دست متحجران و دیکتاتورها