بررسی اندیشه ها و مکاتب اقتصادی برحسب تاریخ آنها



1. اندیشه های اقتصادی یونان قدیم :
 تفکر اقتصادی یونان مدیون اندیشه های دو فیلسوف بزرگ یعنی افلاطون و ارسطو است . اندیشه اقتصادی افلاطون بر پایه ی اخلاق بنا شده بود . وی پول و فضیلت را دو کفه ی ترازو می دانست که محال است یک طرف بالا رود و دیگری نزول نکند .ارسطو مخالف تجارت و سوداگری بود ولی با مالکیت ارضی در چارچوب خانواده موافق بود و بردگی را لازمه ی تولید می دانست .

 2. اندیشه های اقتصادی قرون وسطی :
 در این دوره تا قرن 10 م. به اقتصاد از دیدگاه اخلاق می نگریستند . کلیسا مادی گری را نفی می کرد و مبادله به صورت کالا به کالا بود . از قرن 12 م. به علت پیدایش کارگاههای صنعتی و از قرن 13 م. به علت توسعه روابط خارجی اروپا با خاورمیانه از طریق دریای مدیترانه یک دوره ترقی اقتصادی بوجود آمد و پول بعنوان وسیله ی پرداخت رواج یافت . ولی تا پیدایش مرکانتیسم مسائل اقتصادی برپایه عدالت و اصول مسیحیت بررسی می شد .

 3. مرکانتیسم یا مکتب سوداگری :
 در قرن 15 و 16 م. با تسلط اروپا بر دریای مدیترانه و به دنبال آن اختراع ماشین چاپ و هم چنین دسترسی به هند و سایر سرزمینهایی که دارای معادن گرانبها بودند و کنار رفتن فئودالیسم توسط دولتهای متمرکز و بالاخره رفرم مذهبی اروپاییان را به گردآوری ثروت علاقه مند کرد .

 این گروه پیش از آنکه اقتصاد را از جنبه ی رفاه بنگرند جنبه ی قدرت دولت و قدرت اقتصادی را مورد تحلیل قرار دادند و به همین دلیل به آنها مکتب <اقتصاد قدرت > می گویند . باید اظهار داشت که این مکتب اولین قدمها را جهت تدوین و تنظیم نظریات اقتصادی برداشت.

 4. لیبرالیسم اقتصادی :
 الف . لیبرالیسم فیزیو کراتها (مکتب طبیعیون ) : این مکتب هنگامی مطرح می شود که صنایع فرانسه در حال رکود و بحران است و بار دیگر توجه اقتصاددانان به کشاورزی و زمین معطوف شد . طرفداران این مکتب به طرفداری از آزادی برخاستند . از پیشتازان آن دکتر کنه فرانسوی بود .

 ب. لیبرالیسم کلاسیک :
 این مکتب در انگلستان در نیمه ی اول قرن 18 بنیان نهاده شد . پیدایش آن همزمان با پایان دوره فئودالی و شروع سرمایه داری صنعتی می باشد .سرمایه داران خواهان عدم دخالت دولت برای آزادی کامل اقتصادی برای سود و منافع شخصی بودند . این گروه به دو دسته تقسیم می شوند .
 1. علمای اقتصادی خوشبین : آدام اسمیت و باستیا
 2. لیبرالهای بدبین : رابرت مالتوس و دیوید ریکاردو
 دسته خوشبین ها عقیده دارند که اصالت فرد با جریان طبیعی اقتصاد موجب رفاه جامعه خواهد شد . دسته بدبین ها ضمن قبول همان قواعد اجرای آزادی و قوانین مکشوفه را موجب فقر می دانستند .

 5. مکتب نئوکلاسیک :
 از خصوصیات این مکتب که در نیمه دوم قرن 19 شکوفا شد آنست که موسسان می خواستند علم اقتصاد را تنها اصل مسلمی که "انسان در جستجوی تمتع بیشتر با کوشش کمتر است " پایه گذاری کنند . این نحوه فکر همانست که کلاسیکها نفع شخصی را محرک فعالیتهای انسانی تشخیص داده بودند . برجسته ترین عضو این مکتب آلفرد مارشال است . وی نظریه های عرضه / تقاضا /ارزش مبادله و توزیع درآمد ملی را مطرح کرد .

 6. تحلیلهای اقتصادی جدید :
 وقوع دو جنگ جهانی باعث بوجود آمدن سیاستهای اقتصاد ملی شد. اولین کسی که به نارسایی و نا کفایی نظریه جامع لیبرالها حمله برد "لرد کینز " انگلیسی بود . وی به بررسی ذو تعادل جزیی یعنی کالاهای مصرفی و تعادل کالاهای سرمایه ای پرداخت و نتیجه گرفت که برای اینکه تعادل کلی حفظ شود باید این دو تعادل را برقرار کرد .


 منابع :
 تاریخ عقاید اقتصادی -فریدون تفضلی -
 اقتصاد - عبدالله جاسبی -
 کلیات علم اقتصاد - باقر قدیری قدیری اصل -



هیچ نظری موجود نیست: